چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

هیچ کس نمیداند

میخواهم با سرعتی بدوم که هرگز به کسی نرسم  

میخواهم با صدایی فریاد بزنم که کسی نشنود   

میخواهم با چشمانی نگاه کنم که چیزی را نبینم

میخواهم با غمی گریه کنم که کسی اشکم را نبیند     

و میخواهم طوری زندگی کنم که کسی نداند چگونه زندگی میکنم  

اینگونه تمام کارهایی را که دلم خواست انجام داده ام بدون آنکه کسی متوجه باشد  

  

نوشته شده توسط من

نظرات 9 + ارسال نظر
هادی سه‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:58 ق.ظ http://rahibeaseman.blogsky.com/

سلام
خیلی جالب شد
اونوقت این کارها رو می شه انجام داد یا نه
اگه می شه من هم انجام بدم

ستاره ای نیست سه‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:41 ب.ظ http://setarehayezamini.blogsky.com

اگه راهش رو پیدا کردی منم خبر کن .

محمد سه‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:53 ب.ظ http://www.shanc.blogsky.com

اگه به فکر خودت باشی و یه کم زیادی خوب نباشی و کمتر بد باشی میشه!
من رفتی تو تنهاس!
اونم جا میدادی تو یه چمدونت دیگه!

تو جلو تر از من رفته

علیرضا سه‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 05:23 ب.ظ http://aliaghagolebagha.mihanblog.com/

این نوشته زاییده ذهن خودته؟ میگم فکر میگردم اسم وبلاگ من طولانیه مال شما که ماشالله.!خوبیه وبلاگت اینه که نوشته های خودته .

اوهوم

فرخ سه‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:56 ب.ظ

میخواهی شاید یگانه باشی ... شاید هم میخواهی طور دیگری زندگی کنی ... اما این را بدان که تو به عنوان یک انسان ُ نظیری نداری ... چه بخواهی و چه نخواهی ... یگانه خواهی بود ... مثل من و همه که نظیری نداریم!

چه خوب که تو میدونی ما یگانه ایم

کوریون سه‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:42 ب.ظ http://chorion.blogsky.com/

قربونت برم چرا هر دفعه لینکت رو اشتباه میذاری آخه؟! اگه تعمدی یه ، تعمدا متوجه هیچی نمیشه کوریون علیه السلام!
-
تصدقت

دون ژوان چهارشنبه 7 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:36 ق.ظ http://donjoan.blogfa.com

مرسی که اومدی پیشم.حالا شما منی یا تو؟

من منم

دختردوست داشتنی چهارشنبه 7 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:19 ب.ظ http://www.jezjez.blogsky.com

سلام دوسه تا از پستاتو خوندم

اون زن ..ون گنده خیلی بامزه بود بیچاره چرا هی هلش دادی مگه دست خودش بوده !!!!!!


به وبم بیا منتظرم از طریق نظرات خبرم کن

حقش بود

شهرزاد جمعه 9 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:11 ب.ظ http://hichopoch.blogsky.com

خوبه اما من ترحیج میدم هیچکس من رو نشناسه تا نیاز به همه این ها هم نباشه

این هم نظریست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد