چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

سوژه ها(۲)

-وقتی کسی تیپ میزنه میاد تو شرکت به همه لبخند میزنه  

-وقتی لباس نو میپوشی جلوی آینه برقصی   

-وقتی میخوای پشت تلفن به کسی بگی خواب بودی بعد واقعا چشاتو ببندی  

-وقتی بری شمال فکر کنی حتما باید شلوارک و کلاه با خودت داشته باشی  

-دخترا وقتی تو ماشین دوست دخترشون میشینن فکر کنن حتما باید آهنگ شاد گوش کنند و -شاد باشن که بگن به ما خوش میگذره 

-میری رستوران تو منو غذا قیمت نزده تو نتونی تصمیم بگیری که چی بخوری  

-وقتی تو خیابون بچسی هی بری عقب ببینی بوت مونده یا رفت 

-وقتی تو یه پاساژ‌ آینه کاری شده هی به خودت نگاه کنی  

-وقتی دستت تو دماغته یکی ببینه هی الکی به دماغو دهنت ور بری که مثلا داشتی میخاروندیش 

-وقتی تو تاکسی کناره راننده بشینی و تمام راه از آینه بغلت زل بزنی تو چشم خودت   

-توی اتوبوس وقتی ایستاده ها میفهمن یکی میخواد پیاده بشه همه نگاهشون به صندلیه اونه که جاش بشینن   

-بری عروسیه مختلط بعد بیای تعریف کنی واسه دوستات که عروسیشون پارتی بود  

-۱۰۰کیلو وزن داشته باشی بری باشگاه بدن سازی که لاغر شی به همه بگی واسه روحیم میرم 


نوشته شده توسط من



 

  

 

نظرات 31 + ارسال نظر
نیکو دوشنبه 26 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:38 ق.ظ http://boyekhobegandom79.blogsky.com

منظورت روحیه ام بود دیگه اینو یادت رفت : وقتی مهمون میاد خونتون وشب میمونه تا نصفه شب بیدار بمونید که یعنی داره خیلی خوش میگذزه

مثل وقتی مامانت کلید کنه رو یه جمله که سرت درد میگیره

دخو علیه السلام دوشنبه 26 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:17 ب.ظ http://dakho.blogsky.com

توی چند تا از مواردش بدجوری گیر کرده ام قبلن
نمی دونم شاید همین الانم که برم بیرون بازم گیر کنم
ولی هیچ وقت تفره نرفتم
خب زندگی بخشی اش اینه دیگه

به رسم رفاقت و مهر

کلا بخشه زیادی از زندگی سوژس

رسا دوشنبه 26 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:24 ب.ظ http://ahianeha.blogfa.com

من مرده ی این سوژه ام.
وقتی تو تاکسی کناره راننده بشینی و تمام راه از آینه بغلت زل بزنی تو چشم خودت

پس توام واسه خودت سوژه ای هستیا

بمب هیدروژنی دوشنبه 26 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 01:29 ب.ظ http://hydrogenbombs.blogsky.com/

منم اون کنار رانندگی تاکسی نشستنو هستم!!
حتی جلو آینه رقصیدنو و دست توی دما.... آخ آخ آخ
چه سوژه ای هستما!!

خیلی سوژه هست . انقدر هست

سحر دوشنبه 26 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:13 ب.ظ http://www.pinupgirl.blogsky.com

ممنون بهم سر زدی
سوژه ها کم نیستن

۳۰ما دوشنبه 26 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:43 ب.ظ http://www.sadsaltanhayi.blogfa.com

چشم ...(در جواب کامنتت)

سوژه هایی باحالی بودن .... اما جون من بیا و انقد دخترارو ضایع نکن

پسرا جنبه ندارنا ... سو استفاده میکنن

من دخترارو سوژه نکردم من تو نیستم

خانوم دوشنبه 26 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 03:00 ب.ظ http://khanoomstory.blogsky.com

من رسما همه ی این سوژه ها رو شامل می شم...اصلا ذوقی کردم خوندم


من و تو ! چرا تا حالا پیدا تون نکرده بودم؟

وااای چه تیکه ای هستی تو واسه ما.
چه میدونم والا

روح سفید دوشنبه 26 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 03:16 ب.ظ

مورد آخر بسی جالب بود!!!

موتوشکرم

حسین رها دوشنبه 26 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 03:23 ب.ظ http://www.sabz-raha1.blogsky.com

وقتی یه اس ام اس اشتباه بدی به دسوت دخترت.پر از فحش و کرسی شعر.

سلام××

این هم برای خود سوژه ایست

کتایون دوشنبه 26 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 03:29 ب.ظ http://www.fanosekhyal.blogfa.com

سلام
خوب هستین
ممنونم از حضور گرمتون
زیبا نوشتین موفق باشین
به امید روزهای زیبا

احمد دوشنبه 26 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 03:41 ب.ظ http://liberty.blogsky.com

جالب بود.

تو جلد تک تک سوژه‌هات رفتم... به بعضی از ابژه‌های این سوژه‌ها فکر کردم.
البته بعضیاش تجربه‌های مشترک آدم‌هاست.

تو جلدشون گیر نکنی که خیلی بده

جمع اضداد دوشنبه 26 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 03:57 ب.ظ http://emadi.blogsky

هدفون بزاری و اهنگی را که گوش میدی بلند بلند بخونی!
یکی الان داره این کارو می کنه و رفته رو اعصاب من

تو هم مثل ما بی اعصابیا

فرخ دوشنبه 26 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 04:00 ب.ظ http://chakhan.blogsky.com

توی اتوبوست رو میگم .... هر وقت خواستم جای کسی بشینم ُ مکث کردم.. تا جاش قدری خنک بشه . درست در همین مکث کردنها یه آدم تیز و زرنگ پرید و کوفتم کرد.. روی جای گرمی که از باسن یکی دیگه باقی مونده ُ نمیتونم بشینم!

واققعععا عالی بود. این نشون داد که تو خییللیی بیشتر از اونی که ما فکر میکردیم تو میفهمی فرخ.

یه آرایشگر دوشنبه 26 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 05:51 ب.ظ http://2khtarebaba.blogsky.com

مرسی اومدی وبلاگم نظر دادی کلی ذوق کردم

دلم سوخت. از این به بعد هر روز میام میخونمت.

Doubt دوشنبه 26 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:39 ب.ظ http://dorahi-shak.blogfa.com

پس سوژه ای بودمو خبر نداشتم

ما کشفت کردیم

فرانک دوشنبه 26 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:30 ب.ظ http://www.atsehayeehsas.blogfa.com

هی تو جان خوشم میاد از خوندنت ....
میلینکیمت عزیز ، گلم که نداری واست بذارم

از خوندن من چی؟

دکی جون دوشنبه 26 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:21 ب.ظ http://dokijoon007.blogsky.com

بابا تو خیلی با حالی
اومدم برات نظر بنویسم جوابت به دیگرانو خوندم دیدم از اونم که فکر می کردم بازم با حالتری
ممنونم اومدی بهم سر زدی
سوژه ها منو یاد خودم انداخت و هر کدومش منو برد تو خاطراتم و کلی به یاد گذشته ها خندیدم
دمت گرم
زت زیاد

لطفته دکی جون. پس تو هم در گزشته سوژه بودی

دون ژوان دوشنبه 26 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:46 ب.ظ http://www.don-juan.blogsky.com

وقتی داری با یکی سکس می کنی بابا مامانت بیان یهو بعد بگی داشتیم دعای ندبه می خوندیم!

دون ژوان جان من اینم سوژه بود؟

کوریون سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:55 ق.ظ http://chorion.blogsky.com/

پست قبلی یه غلط املائی داشت .. می دونی که عادت دارم گیر بدم به این چیزا ;)
-
تصدقت .. [گل]

تو حضورت اعتباریست حتی اگه گیر بدی

نئو سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:32 ق.ظ http://cruel-life.blogsky.com/

ایول.....تیکه خیابون خیلی باحال بود....همچنین رستوران....و.....همش .....ایول

تو هم خیلی باحالی با اون ذوقی که کردی

می سم سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:45 ق.ظ http://soclosesofar.blogfa.com

ممنون که با واقعیت آمدی و گفتی امید به چه آخر و بعد گفت متاسفم و...


بگذریم...


انسان های مسخ شده ی امروزیم...

کاش در پست دیگه ای از ما کامنت میذاشتی .بیشتر دوست داشتم. به هر حال مرسی از حضورت

دخو علیه السلام سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:32 ق.ظ http://dakho.blogsky.com

به رسم رفاقت و مهر

به رسم دخو علیه السلام

تو سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:42 ق.ظ http://www.chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

قبل از اینکه برین رستوران همه از هم بپرسن تو چی میخوری؟تو چی میخوری؟
بعد به این نتیجه برسن که هر کسی یک چیزی سفارش بده بعد همه از غذای هم بخورن. این واقعا آدم رو سر میکنه.

میفهمم. بعد همه حرص میخورن تو دلشون میگن که خوب اگه از این غذا میخواستی خودت سفارش میدادی

کوریون سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 01:09 ب.ظ http://chorion.blogsky.com/

تصدقت بابا جان ..

قربانت ...

فرانک سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 03:08 ب.ظ http://www.atsehayeehsas.blogfa.com

اونم همینطور خوووووووب

دیگه الان فایده نداره

دخو سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:35 ب.ظ

غریبی نکن
دل دخودریاست
بیا وبگوهر چی دوسداری رفیق

به رسم رفاقت ومهر

دخوی عزیز (تو )هستم.
اینجا پست من هست ولی تو جواب میده این کامنت رو استثناا.
غریببی نکردم. سخت سنگین است کلمات. سخت سنگین است.

۳۰ما سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:23 ب.ظ http://www.sadsaltanhayi.blogfa.com

کاش بودی و میدی .... نمیدونی چه حالی میده ... هیچ وقت تو زندگیم کسی و اینجوری زجر ندادم که رسماَ به گه خوردن بیفته .... حالا شما هر جور دوس داری فک کن ...فک کن که با نوشته هام میخوام تظاهر کنم به اون چیزی که نیستم ....
وب سایت پست الکترونیک

سعید سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:28 ب.ظ http://kooleh.blogsky.com

سوژه هایی بود! نالونم که نیستی! شکر خدا! یه سوژه هم ناله های ما!

سعید جان این پست رو من نوشته.
اون کامنت رو تو برای شما گذاشته.

حسین رها سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:34 ب.ظ

من؟تو؟...مهمه

نه

رها چهارشنبه 28 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:17 ق.ظ http://http:/raha1200.blogfa.com


این وفتی ها خیلی زیاده .
با مزه بود

خیلییییییییی

احسان چهارشنبه 28 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:37 ق.ظ http://www.ragse-galam.blogfa.com

فقط اتوبوس رو قبول دارم....

قبولی نیست. خندیدنیست و حرص درار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد