چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

ورود ممنوع

لطفا وقتی کسی دور خودش دیوار میکشد سعی نکنید پنجره اش باشید.....


نوشته شده توسط تو

نظرات 45 + ارسال نظر
مجتبی دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 05:33 ب.ظ http://www.khoshbash.blogsky.com

اگر پشیمان شد، می توانیم کلنگ بهش برسانیم؟

اگر شد خودش دیوارها را با ناخن هایش هم که شده خراب میکند....

کتایون دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 05:43 ب.ظ http://ssade.blogsky.com

باید این جمله رو با آب طلا بنویسم روی در اتاقم.. موبایلم .. خودم !

کلا ما جمله های طلایی زیاد میگیم

دختری زیر خروارها هوا دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 06:45 ب.ظ http://dyani63.blogfa.com/

اما توی هر دیواری پنجره باید باشه.

با تبادل لینک موافقی؟

گاهی نباید باشد...
خواهش میکنم.لطف دارید.

جمع اضداد دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:04 ب.ظ

چشم

چشمتان که از روی دل نبود؟
واقعا نشوید...

وبلاگ نویس دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:05 ب.ظ http://veblagnevis.blogfa.com

پس پشت دیوار منتظر می مانم!

پشت دیوار هیچکس منتظر من نبوده و نیست.هیچکس و هیچ وقت...
اما اگه یک بار کسی را منتظر ببینم هرگز دیوار نخواهم کشید از آن به بعد...

من خودم نیستم... دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:12 ب.ظ http://ryuk.blogfa.com

پس چطوری حالیش کنیم در اشتباهه؟؟

در اشتباه نیست...

آینه ها... دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:27 ب.ظ http://shervadastan.blogfa.com

چشم...از این به بعد سعی می کنیم که سعی نکنیم.

واقعا سعی نکنید...
مگر اینکه فریاد رسی از بیرون بخواهد....

هیس دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:30 ب.ظ http://l-liss.blogsky.com

پنجره که جای خودش
در میشوند گاهی!

سلام

باید دیوارها را با هزاران لایه بتن ساخت...شاید نتونن چیزی بشن برایمان....
علیک

راحیل دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:47 ب.ظ http://hatef88.blogsky.com

مخصوصا به زور!...

این زورشون حال آدم رو بهم میزنه...

سحر دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:40 ب.ظ http://www.atlase.blogfa.com

کاش می فهمیدیم عزیزانمان هم گاهی نیاز به حصاری از تنهایی و سکوت دارند که از حتی از ورود عزیزترین کسانشان نیز ایزوله باشد

کاش.....

حسام دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:55 ب.ظ http://WWW.NOTEFALSE.BLOGFA.COM

جنینم همین حالتو داره... اما امان از سزارین...

آلن دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:02 ب.ظ

آره خب اینطوری ضایع اس.
چون امکان داره یکی بخاد از پنجره دزدکی توو رو نگاه کنه.
شاید آدم سرلخت باشه. خب بده دیگه.

شایدم همین که تو میگی درست باشه آلن...

سحر دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:23 ب.ظ http://www.fly8.blogfa.com

چشـــــــــــــــــــم...
حتی اگه اصرار هم کرد این کارو نمیکنیم خوبه؟
نامردیه ولی خو میخاست دیوار نکشه ب من و تو و ما چ؟

بله.خوبه که آدم فضول نباشه اصلا...

امیر علماء دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:54 ب.ظ http://vlife.persianblog.ir/

خیلی خوشم اومد! عالی بود این پستت .

ممنون.
مرسی که میاید میخونید...

nimbo دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:06 ب.ظ

وقتی کسی دور خودش دیوار می کشه یعنی با یکی پشت دیوار خلوت کرده
و اون کس چه کسی جز تنهایی است؟
وقتی کسی دور خودش دیوار می کشه یعنی نباید خلوتش رو با تنهایی بهم زد

یعنی کلا کاری به کارش نداشته باشید...

Dead Man دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:36 ب.ظ http://mardmorde.blogsky.com

سلام

اولا مرسی از فاتحه ای که برام خوندین .

دوما حقیقتا موافقم . گل گفتید .

اینقدر بدم میاد تو خودم باشم دیگران بخوان منو از اون حس در بیارن . اونم با اون روشهای مزخرفشون .

و حرفهای به قول خودشون امید دهنده که از 100 تا نامیدی بدتره و گاهی واقعا مزخرف........

فرناز دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:45 ب.ظ http://www.charkhrisak.blogfa.com

پنجره بودن هم حس و حال بودن و زندگی میخواد که ما نداریم ...
چشم !

مرسی....
اگه حس و حالش رو هم داشتی نشو...

وبلاگ نویس دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:46 ب.ظ http://veblagnevis.blogfa.com

وقتی پشت دیواری اون ورشو نمی بینی . پس مطمئن نباش کسی نیست .

وقتی بیام بیرون ببینم کسی منتظرم بوده بدنم کرخت میشه...
و دیگه دورم دیوار نمیکشم احتمالا....

دون ژوان سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:01 ق.ظ http://www.don-juan.blogsky.com

سایبانی می شوم. برایت.

خوشم میاد همیشه یه راهی پیدا میکنی.
حوصله ندارم وگرنه حریفت میشدم...
دیر اومدی چند سال....
راستی کار و کاسبی خوب بود؟؟سودهای کلان کردی؟؟!!

free prisoner سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 04:10 ق.ظ http://freeprisoner.wordpress.com/

ایضا کسی که کمک نمیخواد سعی نکنید کمکش کنید

واقعا..
آخه بعضی ها هستن که کمک رو تو حلق آدم میکنن....

دخو علیه السلام سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:19 ق.ظ http://dakho.blogsky.com

این روزها نگاه قلمت عوض شده است رفیق
دوست دارم این نگاه را

فقط شاید باید کمی در شکل نوشتن جلاد تر باشی

شاید با مطالعه ی بیشتر به چیزی که می خواهی برسی
و می رسی بی شک

به رسم رفاقت و مهر

دخو جان این پری ها نیمزارن آدم به مطالعه برسه که.والا...
حالت چطوره دخو؟؟؟

دلارام سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:41 ق.ظ http://delaram360.blogsky.com

حتما، اصلا مگه من مرض دارم
ولی نذاریم دیوار تنهایی به دیوار درد بی درمون تبدیل بشه
سلام

درد بی درمون باعث میشه دیوار بکشیم...
علیک...

یاسین سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:45 ق.ظ http://www.sooryas.blogsky.com

بس است دیوار کشیدن
کمی پنجره لطفا ...

بس است برای تو
بس نیست برای (تو)...

Fatherkiller سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:50 ب.ظ http://cafetahavo.blogsky.com

گاهی لازم است هوای بیرون تهویه شود!

اگر بخواهیم خودمان پنجره میسازیم...

پریناز سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 01:07 ب.ظ http://stronghold7.blogfa.com

خب بستگی داره تا کی بخاد پنجره بشه ب نظر من...
ولی خب هرکسی نمیشه ک این پنجره بشه

اگر پنجره میخواست دیوار نمیکشید...

هامون سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 01:07 ب.ظ http://thedivisionbell.blogfa.com

دیوار دیگران رو فکر نکنم بتونیم ببینیم.مگر بخواد که ببینیم.

نمیبینید تا وقتی که زارپ بخورید به دیوارهاش.
اون موقع میبینید..

دسامبر سفید سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 02:40 ب.ظ http://hezarsalpish.blogfa.com

این همون کاسه داغ تر از اش نشوید است
خوب اومدی اینو
تو : چقدر بغضت غمگین بود موضع یک مداد تراش تو الان به حیثیت ما تبدیل
شده الان شرف ما را می برند نمیتوانی بغض هم کنی
من : به پیوست شهادت بر علیه مان
می برند می دوزند تنمان می کنند تو جرات داری در بیاور !
از نوشته هات خوشم اومد زیاد

دقیقا همین موضوع است...
ممنون. حتما میایم میخونیمت...

سحر سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 02:56 ب.ظ http://www.pinupgirl.blogsky.com

کاش همه این رو درک کنن

کاش با درک نکردنشون حداقل پاره نمیکردنمون...

پ.نون سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 03:05 ب.ظ http://babune.blogsky.com

راهی نشانم بده اگر دوستش داشته باشم.

نگرفتم منظورتون رو؟؟؟؟؟!!!

دسامبر سفید سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 03:10 ب.ظ

ممنون که اومدی
می خونمت

ما دو نفر هستیم که این وبلاگ رو مینویسیم (من و تو).
انتهای هر پست هم مشخص میکنیم که پست رو کی نوشته.
اون من بوده که اومده شما رو خونده...
من الان وقت ندارم ولی میام حتما...

کوریون سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 05:32 ب.ظ http://chorion.blogsky.com/

توصیۀ خوبی بود "تو"ی عزیز ..

مرسی کوریون عزیزتر...
دیگه من و تو رو شناختیا...
دیگه با خیال راحت کامنت میگذاری؟؟

هیس سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 05:51 ب.ظ http://l-liss.blogsky.com

من و تو
در وبلاگم نیافتمتان
گفتم اینجا پیتان بگردم


سلام

میایم میخونیمت هیس حراف ما...
مرسی که میای ما رو میخونی.....

رضا سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 06:40 ب.ظ http://www.shabgardi.blogfa.com/

مگه پنجره بودن بده ؟

آقا خیلی بده....
حداقل برای کسی که دورش دیوار کشیده...

حسین رها سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:27 ب.ظ http://www.sabz-raha1.blogsky.com

اونوقت لب پنچرش بشینیم و ...

همین که پنجره اش باشید کافیست برای کشتن او....
دیگه به لب پنجره نشستن نمیرسه....

فرخ سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:54 ب.ظ http://chakhan.blogsky.com

بذار پنجره باشند ... میزنیم با سنگ ُ شیشه هاشونو داغون میکنیم

با اون حالمون.....
چه عجب فرخ جان...
حالا نمی اومدی. چه کاری بود؟؟
حالا خوبه سفر خوش نگذشته بود....

شازده کوچولو سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:51 ب.ظ http://lepetitprince.blogsky.com

اصن من از همون اول از پنجره خوشم نمیومد!‌نمیشه در بشیم؟!

ای بابا!!!
ما میگیم پنجره نباشید اون وقت ایشون تقاضای در بودن دارن؟
دوست داری یکم با دقت تر بخونی؟؟؟!!!

تــَـنــْـهـــآی ِ وَحــْـشــــی چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:07 ق.ظ http://khis2.blogfa.com/

بی نظیر بود

ممنون.
ایشالا که پنجرتون نشن...

احمد چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 03:58 ق.ظ http://liberty.blogsky.com

ظاهراْ از همین «تو» شروع کردی. همین «تو» دیواری است برای اسمت که ما هم بنا نداریم بدانیمش! راضی شدید؟

راضی شدم.... کاملا.

مرجان چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:32 ب.ظ http://jenaze.blogfa.com

این رو باید تو کتابای دبستان نوشت تا بچه ها از کوچیکی یادش بگیرن.

البته لازم نیست حتما تو کتابها بنویسن...
همین که پدر مادرها بی جهت پنجره دیوار بچه نشن خودش یه آموزش عملیه....

نیمه جدی چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 02:20 ب.ظ http://nimejedi.blogsky.com

شاید بد هم نباشد ...نمی دانم...میدانی گاهی این دیوارها می شوند زندان...آن وقت سر و کله ی زندانبانی بی رحم پیدا می شود که راه را بر هر روزنی می بندد! به این جاهایش که فکر می کنم با خودم می گویم شاید بد هم نباشد یک نفر برای پنجره شدن سعی کند ! دیوارها را مسخره کند و اصلا در بسازد! نجاتت دهد نگذارد به حبس ابدی خود خواسته بروی ... فکر می کنم گاهی لازم است...
چقدر حرف می زنم!!!

این تو هستی که دیوار میکشی و شاید گاهی لازم باشد کسی به فریادت برسد اما واقعا گاهی....
چقدر خوب حرف میزنی....!!!

پ.نون چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:19 ب.ظ http://babune.blogsky.com

منظورم اینه که من یکیو دوس دارم و می‌دونم که دور خودش که دیوار کشیده به ضررشه می‌دونم که مشکلات با محصور کردن شخص حل نمی‌شه بلکه با به اشتراک گذاشتن مسائل با دوستان یکدل و واقعی حل می‌شه. چون خودم همه این راهها رو رفتم و می‌دونم آدم ناخوش با بستن پیله دور خودش هر روز بدتر و بدتر می‌شه و تنها راه باز کردن پیله‌س.

با این حال اگه طرفش برم عین همین پست تو ناراحت می‌شه خوب؟ سؤال من اینه که فرض کن من کسی رو دوست داشته باشم وبدونم با این حصار اون داره هر روز بدتر از دیروز می‌شه و فاصله‌ش با جامعه هی بیشتر و وخیمتر می‌شه. چکار کنم که ناراحت نشه اما بتونم پیله‌شو باز کنم.

جوابت رو تو وبلاگ خودت دادم.

Fatherkiller چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:54 ب.ظ http://cafetahavo.blogsky.com

بیرون باید به فکر تهویه ی هوای خودش باشد. پس دیواری میسازد

بس که اون بیرون شلوغه آدم تهوع میگیره گاهی...
پس دیوار میکشه...

پیکرتراش پیر جمعه 21 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 01:09 ق.ظ http://khialkade.blogfa.com

سلام
این بار دیگه فکر کنم دارم واسه خود ِ خودت کامنت می ذارم !
ممنون از اظهار لطفت
راستی اون وبلاگ پیکرتراش رو معرفی کن ، ممنون می شم .
ادامه دار باشی ...

سلام.
مرسی که واسه خود خودم نظر گذاشتید...
مرسی که سر میزنید.
توی لینکام هست.
بالای اسم وبلاگ شما...

قطب نما جمعه 28 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:22 ق.ظ

سلام

وقتی کسی دور خودش دیوار می کشد نباید پنجره اش بود بلکه در تمام حالات و احوالات ، صررف نظر از جهان بیرون ، باید پنجره بود . انسان چیزی نیست جز یک دریچه ... دریچه ای به جهان بی دیوار ... حالا اگر سوژه ی مورد بحث نخواست دریچه رو باز کنه اون دیگه انتخاب خودشه اما این باعث نمی شه که ما تغییر ماهیت بدیم .

فقط دیوار است.
هیچ پنجزه ای نمیخواهد...

ققنوس جمعه 19 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:21 ب.ظ http://parande-ye-atash.persianblog.ir

واسه کسی که داره خفه میشه لازمه پنجره اش باشی

اگر خودش نخواد هرگز لازم نیست...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد