وجدان ما هم دیوانه است زمانی عذاب میکشد که نباید و من را نیز مثل خود دیوانه میکند . من نمیفهم الان جای عذابی برای وجدان نیست چرا پس هوشیار شده و داره منو زجر میده .
نوشته شده توسط من
من و تو
چهارشنبه 19 آبانماه سال 1389 ساعت 02:20 ب.ظ
بیا من ظهور کردم که نجاتت بدم! اعتراف کن تا گناهاتو ببخشم بعدش (!) وجدان الکی هشیار می شه.می دونی چرا؟ اینقدر از بچگی به ما گفتن بده بده بده ! هر چقدر هم که بگیم اعتقادی بهش نداریم اون ته ته ته ذهنمون وجدانه قبولش کرده! اما باید بندازیش دور همونم
وای مرسی که هستی و نجاتم میدی ولی نه اصلان وجدان درد من از اون چیزایی نیست که از بچگی کردن تو مخمون این روزها کمی گستاخ شدم و این منو عذاب میده
برای سوالت که عکاس عکسا منم ؟ آره خودم عکسا رو گرفتم. و اینکه خیلی وقته شعر نمیذارم عکاسی، لپ کلام پرم کرده این روزا ولی چشم حتما شعرم میذارم اگه چیزی بیاد و به درد بقیه بخوره.
به نظر من چیزی به نام خوب و بد وجود نداره همه چیز در لحظه و در زمان حال معنا پیدا می کنه... هر چیزی که مارا آزار بده بد، و هر چیزی که روح مارا خشنود کنه خوب...
اکثر چیزا رمزن ، فقط ما به عینکهای نزدیک بین احتیاج داریم ، خوشحالم که برخی رمز ها رو می گیری حتی اگر دقیقا اونی که من می خوام نباشه !
ادامه دار باشی ...
سلام. مهدی جان تو اومده بود و برای شما کامنت گذاشته بود در حالیکه این پست رو من نوشته (ما دو نفریم که این وبلاگ رو مینویسم (من و تو)) لطفا این دفعه اگر اشکالی نداره توی پستی که تو نوشته جواب کامنتش رو بدید.... چون این جوری ما قاطی میکنیم. ممنون که میای...
به دلایل مختلف ، بخصوص فرهنگی ـ مذهبی ، یک مشت بایدها ونبایدهای بیخود و بی دلیل ، در روان ما تبدیل به حیوانات درنده خویی به نام "وجدان " شدن که هر وقت که میخوایم خلاف میلشون عمل کنیم به روانمون حمله میکنن .و بعدش ما احساس " عذاب وجدان " میکنیم. به نظر من وجدان داشتن یعنی پایبندی به انسانیت .
چه خوب بلدی حرف بزنی مثل معلما انسان بی وجدان که انسان نیست
این کاره وجدانه دیگه!! البته من دیگه برام عادت شده، گاهی وقتا می گیره ، گاهی .وقتا ول می کنه!! در حقیقت کم کم خودمو نادیده می گیرم و **خود و حقوق ذاتیش** را کشته ام.
خوشحال می شوم چشمان خاموشم را بی همنشین نگذاری!
لا مصب وقتی میگیره دیگه ول نمیکنه حتما میام میخونمت
نمی دونم این وجدانی که تاریخ مصرف استفاده اش توی این روزا سر اومده چرا اصلا وجود داره. من این روزا استفاده ی خاصی ندارم باهش. می خوای وجدانتو بفرست یک چند دقیقه ای پیش این یکی من
نه بابا یه وقت بلا ملا سرش میاد این روزا نمیشه به کسی اعتماد کرد نمیشه آدم وجدانشو به هر کسی بسپاره
راس میگی که وجدان ملیت نمیشناسه اما نکته اش اینجاست که هر آدمی یه جور مخصوص به خودش با وجدانش زندگی میکنه! یکی وجدانش خیلی فعاله! هر روز صد دفعه بهش گیر میده! یکی دیگه وجدانش خوابه!در حد خواب خرس! یکی وجدانش رو کشته! یکی هم مثل من وجدانش مث خودش روانیه!!!
اصن چیزی به نام وجدان وجود ندارد. هر چه هست برای محافظت از افراد ضعیف هست در برابر افراد قوی.
پس یعنی میگی خودشو ناراحت نکنم ؟
احتمالن وجدانت بی خواب شده.
زمان خواب و بیداری از دستش در رفته.
شاید به خاطر قرصهاییه که میخوره
خوبه من اصلا وجدان ندارم که عذابی رو متحمل شم.
من عزیزم بیخیال.
هزار بار که بهت گفتم یه کاری رو که میکنی بعدش بهش فکر نکن...
نه فقط گستاخ شدم یه کم
این وجدان واقعا چیز مزخرفیه. تا به حال به درد من یکی که نخورده هیچ همش اذیتمم میکنه!
وجدان به گذشته وصله چیزیم که گذشته دیگه گذشته . پس هیچ به درد نمیخوره
این وجدان هم بد چیزیس !
آقا بد بد چیزیست
وجدان وجود دارد؟
بیخیال
سلام
حتما واسه من داره که داری انگولکم میکنه
سلام
بیا من ظهور کردم که نجاتت بدم! اعتراف کن تا گناهاتو ببخشم
بعدش (!) وجدان الکی هشیار می شه.می دونی چرا؟ اینقدر از بچگی به ما گفتن بده بده بده ! هر چقدر هم که بگیم اعتقادی بهش نداریم اون ته ته ته ذهنمون وجدانه قبولش کرده! اما باید بندازیش دور همونم
وای مرسی که هستی و نجاتم میدی
ولی نه اصلان وجدان درد من از اون چیزایی نیست که از بچگی کردن تو مخمون
این روزها کمی گستاخ شدم و این منو عذاب میده
احتمالا وجدانت راست کرده،عذابشو.
چگونه وجدان را باید ارضا کرد؟؟!!
سلام رفیق
من شرمندم دیر آمدم
برای سوالت که عکاس عکسا منم ؟ آره خودم عکسا رو گرفتم.
و اینکه خیلی وقته شعر نمیذارم عکاسی، لپ کلام پرم کرده این روزا ولی چشم حتما شعرم میذارم اگه چیزی بیاد و به درد بقیه بخوره.
شاد باشی
سلام
من تو نیستم
ما دو نفریم
سلام!
حتما چیزی شده که داره خودش و تو رو داغون می کنه!
د نه دیگه آخه الکی سره چیزای الکی منو اذیت میکنه
فقط با وجدان زنده ام...
زنده باشی ....
apam refig
محلش نزار
باشه
چه خبره سرسنگین شدی ؟
واسه همینه ک بهش میگن وجدان دیگه...
بد موقعی سر و کله اش پیدا میشه من جان...
آره دیگه اصلا اسمش روشه دیگه : و ج د ا ن
حرف تو دهن من نذار لطفن.
چشم
کلا سیستم وجدان همینه تاخیری عمل میکنه ... اگه می خواست سر موقع بیاد که تو دست از پا خطا نمی کردی هیچوقت !
اوهوم موافقم ولی کاش به جاش بیدار شه
ما دیوانه هستیم ، عذاب حقیقت ندارد ، اگر وجدان حقیقت می داشت ..
درود
دستی دستی ما رو دیوونه کردی دیگه ...
تا یه حدودی با دون ژوان موافقم ولی با یه تکمله...
وجدان مثل بچه می مونه اگه بش رو بدی توقعات جدیدی پیدا می کنه
چه خوب گفتی
یا حق
تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود
تا نا کجا فکر کنم
به نظر من چیزی به نام خوب و بد وجود نداره همه چیز در لحظه و در زمان حال معنا پیدا می کنه...
هر چیزی که مارا آزار بده بد، و هر چیزی که روح مارا خشنود کنه خوب...
همون که مارو آزار میده وجدان پدر سگه دیگه
اکثر چیزا رمزن ، فقط ما به عینکهای نزدیک بین احتیاج داریم ، خوشحالم که برخی رمز ها رو می گیری حتی اگر دقیقا اونی که من می خوام نباشه !
ادامه دار باشی ...
سلام.
مهدی جان تو اومده بود و برای شما کامنت گذاشته بود در حالیکه این پست رو من نوشته (ما دو نفریم که این وبلاگ رو مینویسم (من و تو))
لطفا این دفعه اگر اشکالی نداره توی پستی که تو نوشته جواب کامنتش رو بدید....
چون این جوری ما قاطی میکنیم.
ممنون که میای...
وجدان زمانی حقیقت داره که بهش ایمان داشته باشی ...
اما با بانو موافقم که وجدان دیر کرد داره
کلا که چیزه گندیه ولی اگرم بخواد نباشه آدم و به گند میکشونه
با یک ضربه چماق بزنش تا از هوش بره...البته اگه می خوایی مثل خیلی از آدمای دوروبر زندگی کنی....
نه اگه اینکار و بکنم تمام منو کثافت میگیره
وقتی چیزی برای گفتن ندارم ، دلیلی نمی بینم حرفی بزنم!
.
انگار ما ایرانی ها،بیش از حد خودمون رو درگیر مسائل "مثلا" اخلاقی ای
می کنیم که کاملا غیر منطقیه!
راحیل جان به نظر من ربطی به ایرانی و غیر ایرانیش نداره وجدان ملیت نمیشناسه
سلام من وتو
ازایناگذشته
راستی
تووجدان منی
یامن وجدان تو....
سلام
من وجدان تو و تو وجدان من
همین جوری الکی؟
من و سرسنگینی؟
یکمی زیادی مشغولم
گفنم نکنه خودتو گرفتی واسه ما
تبریک ... وجدانت داره دوره جوونی رو طی میکنه
بذار کمی سن و سالش بره بالا ُ اون وقت دیگه از عذاب خبری نیست!
نه نه نه حاضرم همیشه وجدانم درد بگیره ولی سنم بالا نره
به دلایل مختلف ، بخصوص فرهنگی ـ مذهبی ، یک مشت بایدها ونبایدهای بیخود و بی دلیل ، در روان ما تبدیل به حیوانات درنده خویی به نام "وجدان " شدن که هر وقت که میخوایم خلاف میلشون عمل کنیم به روانمون حمله میکنن .و بعدش ما احساس " عذاب وجدان " میکنیم.
به نظر من وجدان داشتن یعنی پایبندی به انسانیت .
چه خوب بلدی حرف بزنی مثل معلما
انسان بی وجدان که انسان نیست
اگه بخوام راحتت کنم میگم بیخیال وجدان!
اگه بخوام ناراحتت کنم میگم تا نباشد چیزکی وجدان نگوید چیزها!
اگه رو وجدانمون غبار ننشسته باشه چیزای خوب خوب زیاد میگه.
اگه چند دفه به حرفش گوش ندی روش غبار میشینه.
صبح جمعه شما به خیر.
ضرب المثل و خوب اومدی
من ازون دسته آدماییم که تقی به توقی وجدانم تکون میخوره
ای کاش خدا اینیکیو نمی داد یا به جای هر چی که گرفته وجدانمونو می گرفت انجوری موفق تر می شدیم
ای بابا تو این دنیا یه وجدان به ما دادن اونم میخوای ازمون بگیرن
این کاره وجدانه دیگه!!
البته من دیگه برام عادت شده، گاهی وقتا می گیره ، گاهی .وقتا ول می کنه!!
در حقیقت کم کم خودمو نادیده می گیرم و **خود و حقوق ذاتیش** را کشته ام.
خوشحال می شوم چشمان خاموشم را بی همنشین نگذاری!
لا مصب وقتی میگیره دیگه ول نمیکنه
حتما میام میخونمت
راستی اد کردمت ، اگه دوس داشتی شما هم عنایت بفرما!!
موتوشکرم
تصدق هر دو تاتون ..
جون ...
کماکان وجدان؟
من؟
سلام
شرمنده
سلام
..........
!!!!!
منکه زیاد محلش نمیدم رو در میاره !
کاره خوبی میکنی ولی خیلی کم محلیش نکن
وقتی همه وجدانا خوابا/ تو هم بخواب
آخه اون بی وقت میخوابه
نمی دونم این وجدانی که تاریخ مصرف استفاده اش توی این روزا سر اومده چرا اصلا وجود داره. من این روزا استفاده ی خاصی ندارم باهش. می خوای وجدانتو بفرست یک چند دقیقه ای پیش این یکی من
نه بابا یه وقت بلا ملا سرش میاد
این روزا نمیشه به کسی اعتماد کرد نمیشه آدم وجدانشو به هر کسی بسپاره
راس میگی که وجدان ملیت نمیشناسه
اما نکته اش اینجاست که هر آدمی یه جور مخصوص به خودش با وجدانش زندگی میکنه!
یکی وجدانش خیلی فعاله! هر روز صد دفعه بهش گیر میده!
یکی دیگه وجدانش خوابه!در حد خواب خرس!
یکی وجدانش رو کشته!
یکی هم مثل من وجدانش مث خودش روانیه!!!
خوبه دیگه دیوونه هم شدیم رفت
باشه دست درد نکنه
ای بابا!سوء تفاهم شد.منظورم از من خود خودم بودم نه شما!من عزیز!
شما فقط وجدانتان دیوانه است!اما ما کلا روانی هستیم!
این روزا همه دبوانه هستند
من و شما نداریم
من فهمیدم این وجدان اتصالی داره
پس به یه سیم کش اعصاب نیازه
نمی خوای به آپی؟
چرا . حتما
slm...javabatoOon kheili ba namake,va3 javabe har nazar kOoOli khanDdam...kolan khobe
کلا ما خوبیم.بله درست فهمیدید
دقیقاْ حکمت این عذاب وجدان همینه که وقتی سراغت بیاد که تازه داشتی از شر همه چی خلاص میشدی!