چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

آوار

 اینبار خواستم دیوارهایی که به دور خود ساخته ام را خراب کنم 

خرابشان کردم  

دیوارها فرو ریختن از دور من  

اما من 

 زیر آوارشان ماندم  

 

 

نوشته شده توسط من

نظرات 56 + ارسال نظر
wrong دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:24 ب.ظ http://wrong.blogsky.com

من و تو و همه آنهایی که بر این دیوار ها تکیه داده بودند محکوم به آنیم که یک روز دری را شکستیم که اکنون دیوارش کرده اند
از جنس همین دیوار ها که آوارش بر سر خودمان فرو می ریزد

همیشه به دور خود دیوار داشتم با در و پنجره با خراب کردنش خراب شدم

ستایش دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:34 ب.ظ http://www.baran8904.blogfa.com

مانند رویاهایم که اوار شد

رویایی ندارم من خودم ویران شدم

یاسین دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:29 ب.ظ http://www.sooryas.blogsky.com

گاهی همه چیز با هم خراب می شود..
اگر اینگونه هم نشود...
چیزهایی که خراب می شوند بقیه چیزها را خراب می کنند!

صد در صد با این حرفت موافقم الان
البته شاید بعدا مخالفت خودم و با این اعلام کنم

میلاد دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:53 ب.ظ http://chashmanekhamush.blogsky.com

زیر آوار له شدن بهتر از محبوس دیوار بودن است.
آزاد از هر آنچه باید بود...
آوار بالاخره کنار زده میشه...
اما این اهمیت داره که دیگه دیواری نیست.

به قول آلبوم دیوار پینک فلوید:
Is There Any Body Out There
...

نه میلاد خوب نیست
من به اون دیوارها عادت کرده بودم
نباید خرابشون میکردم

دوسش دارم پینکو

آلن دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:04 ب.ظ

میگم شما ، احیانن همشهری ما نیستی ؟
اول باید سقف رو خراب کنی عزیز ، نه دیوارها رو.

دیوارهای دور من سقف نداشت
آلن جان حالا چه کاری بود بیای کامنت بذاری ؟؟؟//؟

آغازی دیگر دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:36 ب.ظ http://start2.blogsky.com

از بس حواست به اون قاصدک بود موندی اون زیر
می گم منتظر نمون گوش نمی دی

تو هم که همش آدم و سرزنش کن

اکنکار دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:49 ب.ظ http://www.jvmt.blogfa.com

به آن دست می کشم

و می گریم...

من این دیوار را دوست دارم

خدایا...

من دوستش دارم...

دوست داشتن دیگر وجود ندارد
دیوارها روی سرم خراب شدند

absolution دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:49 ب.ظ http://www.absolution.blogsky.com

هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم...


کافیه یاری سبز؟؟

حسین رها دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 03:18 ب.ظ http://Www.sabz-raha1.blogsky.com

سلام"من"/"تو" رو ندیدی؟

آیکون فرار!

آیکون لنگه دمپایی پرت کردن تو سرت با یه عالمه اخ و تف

حسام دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 03:24 ب.ظ http://www.notefalse.blogfa.com

دیوار که اسمش میاد میرم یهویی سمت the wall پینک فلوید.../

اتفاقا دقیقا من با این آهنگ این پست و گذاشتم

حسین رها دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 03:51 ب.ظ http://www.sabz-raha1.blogsky.com

خیلی با دقت خوندم،اینجوری شد/

نه دیگه باید یه کم دقتتو کم میکردی
حالا اگه ناراحت شدی معذرت میخوام
آیکون دو دست زیر چونه و التماس برای بخشش

لال بلاگ دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 04:00 ب.ظ http://hamsaye1.blogsky.com/

ممنون که به لال بلاگ اومدی. منم از وبلاگت خوشم اومد. بازم میام. بازم سر بزن.

قدم رنجه فرمودید

لال بلاگ دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 04:11 ب.ظ

هرچی که درونم بود و برونم بود تو اون هست!

پس خوب شناختمت

مژده دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 04:18 ب.ظ http://www.fasle-sardd.blogfa.com

گناه ما همیشه این است:عادت کردن به شرایط و فراموش کردن...

چه گناه کبیره ای در حق خودمان میکنیم

اکنکار دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 04:53 ب.ظ http://www.jvmt.blogfa.com

در خلوت تاریک اطاقم می نشینم

من از تاریکی آن بیرون میترسم

"من" از آزادی میترسم.

اوهوم
این اطاق تاریک و تنهایی و اسارت و دوست دارم

نیکو دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 05:07 ب.ظ

شکستن رسم و رسوم داره رفیق کار من و تو نیست

اوهوم
باید بشینم بهت بگم چجوری شکوندمش که چنین شد

MisspInk دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 05:13 ب.ظ

به این له شدن ها عادت کرده ایم

خیلی هم جان سخت شده ایم!

نه من عادت نکرده بودم
من همیشه با دیوارهایم بودم

MisspInk دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 05:17 ب.ظ

شایدم بشه اینطوری بهش نیگا کرد
که واسه به دست آوردن هر چیزی یه بهایی باید بدیم

در عوض الان از شر اون دیوارای خود ساخته راحت شدی
حالا وقتشه که پاشی وایسی ..

نمیتونم داره از خودم بدم میاد
خاکی شدم و باید از این گرد و غبار پاک شم

pastel دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 05:18 ب.ظ http://hb-20.blogfa.com

بعضی موقعا زندگی کردن در یک نقطه لذت بخش تره!
حیف که به داشته هامون بعد ویرانی فکر می کنیم...
بعدِ نابودی
بعد ِ مرگ!!!

آره ولی به خودت میای و میبینی نه لذتی بردی نه دیواری هست و نه چیزی از خودت مونده

Hani دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 05:43 ب.ظ http://www.hooshbari89tums.mihanblog.com

هیچوقت به اینش فکر نکرده بودی که شاید ..

از ماست که بر ماست ...

نه از اوناس که بر ماست

پسری بی کار دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 06:47 ب.ظ http://pesar-bikar.blogsky.com

اما همیشه یکی هست که دستت رو بگیره و از زیر اوار بیارتت بیرون

این و دوست داشتم
ولی خدا کنه اون یه نفر از خراب شدن دیوارهام سو استفاده نکنه

منتظر دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 07:16 ب.ظ http://www.2561367.blogfa.com


کام بی ربط :(دلم برای تو یه ذره شده می دونی الان چن روزه نمی بینمش
منظورم تو دنیایه مجازیه )

یعنی اون بود ولی من نبودم

تو رم دوس دارماااااا من

کام با ربط :
من محتوای اون آوار ها حالا چی بود
آجر پاره که نبود ؟؟

گفتم بوس بدم گفتم میای مار رو می زنی پس به همین دو کلمه اقتدا می کنم

خستت منتظر

بی ربط نوشت: من اصلا سر در نمیارم از کامنتات

حسام دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 07:32 ب.ظ http://www.notefalse.blogfa.com

پس مرسی بر قوه ی تخیل خودم...

کلا مرسی به حسام و قوه تخیلش و همه وابسته هاش

حسین رها دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 07:35 ب.ظ http://www.sabz-raha1.blogsky.com

تو رو بخشیدم!

آیکون سخاوتمندی/

ممنونم سخاوتمند
آیکون ..... نمیذارم

دختر حوا دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:43 ب.ظ http://dokhtaretanhaehava.persianblog.ir/

حالا چطوری؟ نفس میکشی؟ زنگ زدم به آتشنشانی و اورژانس و چند تا جای دیگه طاقت بیار

طاقت بیار رفیق...
میشه بگی چند جای دیگه کجاس؟؟

احسان دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:12 ب.ظ http://www.ragse-galam.blogfa.com

اکنون ازادم...محدود دیوارها نیستم محدود رفتارم هستم...

این بهتره ...

فرناز دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:58 ب.ظ http://www.charkhrisak.blogfa.com

همین الان هم زیر یه آوارم ... آوار داره نفسم رو بند میاره !‌

میفهمم
درد دارم زیر این آوار

روسپی باکره دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:06 ب.ظ http://rospiyebakere.blogfa.com/

خود کرده را ...

حس من این روزها این گونه است
خراب کردم
نه تنها دیوار های دورم را
که دنیای ویرانم را!
و خود در نقطه ی صفر ایستاده ام
و می نگرم
آوارگی هایم را
به دست خویش

+گند زدم ، به معنای واقعی گند زدم ...:((

میفهمم همیشه گند میزدم با دیوار ها اما این بار به ئیوارها هم گند زدم

DUMMY دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:20 ب.ظ http://oxo.blogsky.com

دیگه یادت رفته بود که خودت جزیی از دیوار شدی...

دیوار خراب شد من هم خراب شدم

آرمین دوشنبه 29 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:22 ب.ظ http://rmin.blogsky.com

چقدر آشنایید ..

من یا تو؟

zeinab سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:26 ق.ظ http://makhfigah90.blogfa.com

فک کنم اینو بهش میگن گند زدن!

نه حالا نه به این شدتی که تو گفتی

caffè nero سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:18 ق.ظ http://eternal.blogsky.com

خیلی وقتها، میان من و زندگی، این منم که می بازم!

زندگی خیلی مارمولکه

مهشید سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:20 ق.ظ http://mahshidmohamadi.blogfa.com

منم خیلی موندم زیر این آوارها...
بی خیالشون شدم دیگه!

تو مطمئنی زنده ای؟/؟؟//

DUMMY سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:37 ق.ظ http://oxo.blogsky.com

دیوارتیم..

دختر مردابی سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:45 ق.ظ http://dokhtaremordabi.blogsky.com

شاید کسی آن دور و برها باشد و تو را برای همیشه از دیوار و آوارهایش برهاند و تو از حصار خود بیرون می آیی

و سلام

مجتبی سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:29 ق.ظ http://www.khoshbash.blogsky.com

باز بهتر از این است که آسمان سرت خراب شود

نیکو سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:48 ق.ظ


دلم گرفته
دلم عجیب گرفته
و هیچ چیز ، نه این دقایق خوشبو ،
که روی شاخه ی نارنج می شود خاموش ،
نه این صداقت حرفی ، که در سکوت میان دو برگ این گل شب بوست .
نه هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف نمی رهاند و فکر می کنم که این ترنم
موزون حزن تا به ابد شنیده خواهد شد .....


دختر حوا سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:03 ب.ظ http://dokhtaretanhaehava.persianblog.ir/

پلیس 110/در شهر/راهنمایی و رانندگی خلاصه اینجور جاها دیگه
.
یلدا بهتون خیلی خوش بگذره

منتظر سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:17 ب.ظ http://www.2561367.blogfa.com

با دقت بخون سر در میاری

کلا از پیچیدگی خومشم میاد

هر وقت تو کامام می گم ..... هم تو هم من قاطی می کنید چرا نمی دونم

ای باباا ااااااااااا

در هر صورت خسته هردوتون منتظر

منتظر سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:21 ب.ظ http://www.2561367.blogfa.com


امسب یلداست
جای همه ی دوستان خالی

اکنکار سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:09 ب.ظ http://jvmt.blogfa.com

همین دیروز میخواستم بهت بگم یه حسی بهم میگه کورویون زیاد روبراه نیست...

وقتی پست عوض کرد گمراه شدم که انگار حالش خوبه.

تو ازش خبری نداری دوست عزیز...؟!

نه اصلا خبر ندارم
شوکه شدم دیدم پیجشو
ولی مطمئنم که حالش بد نیست

بهار سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:30 ب.ظ http://zendanebihesar.blogsky.com

بگذار ببینم زنده ایی؟

سازمان حلال احمر بین وبلاگی

absolution سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 03:10 ب.ظ http://www.absolution.blogsky.com

دیوارها را چه گناه است؟!
وقتی تو با خود بیگانه ای؟

فرداد سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 03:17 ب.ظ http://ghabe7.blogsky.com

پس....پرکن پیاله را.

دلارام سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 03:43 ب.ظ http://delaram360.blogsky.com

همه چیز اوار شد بر من خنده هایت اشکهایت سایه ات جسمت

no name سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 05:01 ب.ظ http://listen2me.blogfa.com

گروه امداد بفرستم؟
.
.
.

وحید سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 07:56 ب.ظ http://pesar-bikar.blogsky.com

چه خشن ایول

منظورت پست بالایی بود دیگه

رسا سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:07 ب.ظ http://ahianeha.blogfa.com

اینجا بچه نشسته .خشن حرف نزنین دیگه....

بچه رو بفرست بره بخوابه

دون ژوان سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:52 ب.ظ http://www.don-juan.blogsky.com

نکنه کرمانی! و زلزله اومده!

زلزله ی کرمان پس لرزه آوار من بود

پسری که میخواد دختر باشه سه‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:32 ب.ظ http://sepia.blogfa.com

سلام مرسی که اوومدی!!
خوشحال میشم وقتی آپ کردی خبرم کنی!

چشششم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد