نمیدونم چرا ولی به یاد این آهنگ حبیب افتادم که میگه: ببار ای برف ، ببار ای برف سنگین بر مزارش ، به من میگفت که برف را دوست داره ، به من میگفت اگه بارون بباره . . . . . . .
راست میگی چقدر من این آهنگ و دوست داشتم . یادم رفته بودش الان میرم گوشش میکنم
سلام دوست عزیز . ممنون از همراهی و حضورت در بلاگم. در مورد بستن نظرا باید بگم که یه مشکل از طرف پرشین بلاگ بوده. ومن نظراتم آزاد بوده و هست. ممنون از توجهتون.
من مشکلی نداشتم احتمالا مشکل واسه تو پیش اومده بوده
این قالبی که انتخاب کردم نظر خصوصی نداره ولی ایمیلمو برات نوشتم من عزیز کار من از ناراحت شدن گذشته کسی که .......... ولش کن بی خیال به قول تو این هم بگذرد
باز هم خوبه به پنجره چسبونده (((((:
شب به خیر
کمتر ببارید !
یا موکا بالاخره از قهر درومدی؟
اما ما دوست میداریمت
چه قطره ی شیطونی...تو خلوت آدما سرک میکشه...:))
این آیکونت من و کشته به خدا
دیگر باریدن ها کار ماست!!
باران دیگر فقط الگویمان است!!
باران باید بره جلو ما لنگ بندازه
اگه با باریدن ما آسمان صاف میشد الان عجب هوایی بود
مرسی بابت نظرت در وبم ...
اینجا خیلی جالبه !!
من و تو !!!
بعضی اوقات نمیدونی بیداری یا خواب ... تو زنده ای یا قطرات بارون ... تو اونو می بینی یا اون تورو ...
برای خودمونم اینجا جالبه
خوب گفتی خواب و بیداری من و قطره بارون رو
راستی ((تو)) اومده بوده و شما رو خونده بوده:))
من هم حتما خواهم آمد.
حرارت زندگی بخارم کرد
گم شدم در فضای اتاق
نگاهم نکردی و بی ارزش شدام
...
بخار شدم و کسی هرگز مرا ندید
آقا این پیج شما چرا لود نمیشه ؟
آره لامصب.../
دیشب بالاخره اومد
آره بی شرف جون مارو به لبمون رسوند تا اومد
دارم دیونه می شم حالم داره بدتر میشه هیچی آرومم نمیکنه باید چی کار کنم ؟
این نیز بگذرد ...
خوب میشی
بارونش عااااااالی بود
مگه تو هم دیدی؟
بارون دیشب رو می گم
با همه ی بد بودن حالم،خیلی لذت بردم
خوبه که لذت بردی
و بلور برف...
و بلور برف آب شد در برابرم
باران...
افسون تمام نشدنی دوران!
به رسم چشمان من ببار...
ببار و تماشا کن!
تماشا کن ...
عالی بود این کامنت و بسیار حالمان را جاگذاری کرد
و تو باران گونه باش . ببار
باران باید من وار ببارد
این آهنگ خیلی قدیمی سالواتور آدام را خاطره ها دارم
دوس داوم در باران بدوم و جفتک چارگوش بیاندازم
باقییه امور و مساعل از عقل و هوش ما بیرونس
خروارها خاطره
پس خوب ببار..زیاد..تا شکن نکند به قدرتت.
قدرت نمایی میکنم در برابرش
عالیییییی
ممنوووون
تو این تاریکی چه جوری می بینه
عینک داره حتما
شایدم داره با گوشش تماشا میکنه صدامو
مینیمال معکوس!
فعلا حسش نیست/
یه کم استراحت کن
نمیدنوم
واسه من لود میشه
غصه نخور شد
روی قطره رو خوب کم کردی .اون بیچاره هم حیرون شده
نه پررو تر از این حرفاس
بی گمان ..!
بی گمان تحمل بار عظیم عشق مرا توان نبود..!
بی گمان در کیش عشق مرا جز بی عشقی گناهی نبود..!
آه..چه گناه عظیمی بود و من بی خبر ..!
آیا سزای این گناه اینک این گونه آوارگی است..؟ من از این آوارگی میترسم..!
باکی بر خود ندار از آوارگی..! ترست از آن باشد که دیگر هیچگاه کیش عشق را نبینی..هیچ گاه..!
و تا ابد در این بیابان هستی بی عشق بسوزی..و چه سوختن سردی..!
تا به حال ندانسته ای که گرمای سوختن از عشق است..؟
اینک بدان گرمای سوختن از عشق است..!!
همان حس غریب مردن در سکوت..تنهایی در انبوه جمعیت..که شیرین تر از عسل است..!
من گناه کار از عشق چه دورم آه..! حق بود که مرا تنها بگذاری..حق بود..
بی گمان تحمل بار عظیم عشق مرا توان نبود..!
بی گمان..!
مرسی و ممنون و تشکر و کلی از این چیزا به خاطر این دست نوشته ی زیبات
نمیدونم چرا ولی به یاد این آهنگ حبیب افتادم که میگه:
ببار ای برف ، ببار ای برف سنگین بر مزارش ، به من میگفت که برف را دوست داره ، به من میگفت اگه بارون بباره . . . . . . .
راست میگی
چقدر من این آهنگ و دوست داشتم . یادم رفته بودش الان میرم گوشش میکنم
ما نیز می باریم و قطره ی باران ککش هم نمی گزد همی!
اون و روزگار کار خودشون و میکنن
وایییییییییی....به خدا کیف کردم.عالی بود...عالی.از ته دل بوسه به این دلنوشته می زنم.کلاه هم رو به افتخار تو ...یعنی"من" برمیدارم.لذت بردم.ممنون.
تو که منو حسابی شرمنده کردی و ازین آیکون های لپ گلی و اینا
و خوشحالم که لذتتان دادم
دلم میخواد کلاتو رو هوا بزنم
گاهی نه من کلا حوصله دیگران و خودم رو ندارم
زندگی هرچی خلوت تر دوست داشتنی تر
در باره دومی هم فعلا این خاطره ها هستن که دارن منو جر میدن
اون کامنت و تو برات گذاشته بود و این من هستم که دارم جوابتو میدم
البته میدونم که نه حوصله من و داری و نه تو و نه خودت
چقدر دلم تنگ شده بود واسه اینجا.. خیلی وقت بود نیومده بودم فک کنم ۳-۴ روزی می شه
اتفاقا من دیروز به فکرت بودنم
گفتم کجاس اون دختری که از وقتی من نوشته هاشو خوندم نوشت
ee alan umadam didam ke toam baruni budi,ajab shabi bude dishab
عجب شبی بوده دیشب
شب مزخرفی بوده دیشب
بر وزن آهنگ عجب دلی داره دلبر بخونش
آخه غصه ی آدما که دیدن نداره ...
به روزم...با سلام.
چه میدونم حتما دلش میخواسته ببینه دیگه
میام پیشت
من همینجا شرمندگی خودمو اعلام می کنم.... به صورت داد...
به خدا این چند وقته خیلی سرم شلوغه..
نه بابا نیازی به این کارا نیست
درک میکنیم این شرایط رو
یاد مصدق افتادم و شیشه ی پنجره اش که باران شسته بود... اما کسی نبود که نقش تو را از قلبش بشورد.
به بهانه ی شستن پنجره مرا تماشا کرد
مگه بارونی هم هس که قطره داشته باشه
په نه په !!!!!!!!!
به حرفت گوش می دم و دیگه از خودم و روحم نمی گم دوباره میرم سر پست خودم
یه مطلب گذاشتم
آفرین
حتما جواب میگیری
باران دیگه خاطره س
نوستالژی میشه
عجب خاطره ایه
سلام دوست عزیز .
ممنون از همراهی و حضورت در بلاگم.
در مورد بستن نظرا باید بگم که یه مشکل از طرف پرشین بلاگ بوده. ومن نظراتم
آزاد بوده و هست.
ممنون از توجهتون.
من مشکلی نداشتم احتمالا مشکل واسه تو پیش اومده بوده
این قالبی که انتخاب کردم نظر خصوصی نداره ولی ایمیلمو برات نوشتم
من عزیز کار من از ناراحت شدن گذشته کسی که ..........
ولش کن بی خیال
به قول تو این هم بگذرد
بنویس لطفا
ممنونم از حضورت ... با سلام.
سلام
زیبا اما تلخ
تلخ اما زیبا
من:نه این چه حرفیه
شما عزیزی
تو:شما هم دوستاشتی و عزیزی
پس در هر دو حالت ما عزیزیم
من شرمنده شما!فعلا اینجا بیشتر مشغولم!روشنگری میکنم/
http://friendfa.com/iran-sabz
بله اومدم دیدم داری میتازونی اونجا
باران
هر وقت دلش بخواهد می بارد
و من
هر وقت دل او بخواهد
این است
تفاوت ما ..
من هم هروقت دلم بخواهد
آیکون گل و کف و هورا نداری ... حیف !
ای بابا مارو شرمنده نکن فرحناز
الان دلم میخواد بگم فرحناز
میگم ها چقدر فضول ها زیاد شدند!!!
دیگه مرض فضولی به قطره های بارون هم رسیده!!
http://kasif.blogsky.com
ببینم این چه کاریه که یاد گرفتی ؟
چرا درست لینک نمیذاری؟ کثیف
بازم به معرفت تو که می باری.این آسمون بی جنبه که کلا قهر کرده
مگه کسی میتونه به زور گریه ی تورو در بیاره
آسمونم باید دلش بگیره تا بباره
ممنون از راهنمای ...!
منتظر نظره دوبارتم
یا حق !
میام پیشت باز
من با تو کارداشتم
شما من هستی یا تو هستی ؟
پیغامتو بهش رسوندم
بی چاره باران
و دل های نازک
و خوش به حال من که دل من نازک نیست
مرسی از کامنتات.
لینکت می کنم.
خوشحال میشم
یک تعامل خیس
اوهوم ولی بارش کم بود
موافقم
با باران ؟
چ خوب شد ک اومدا !
کلی حال کردم :))))
خوبه که حالتان آمد با باران
ینی 2 تاییتون داشتین گریه می کردین ؟؟!
ینی من و باران و میگی؟
هر دو میباریدیم