من قواعد بازی رو بلدم اما حوصله بازی کردن ندارم،بعضی وقتا هم درگیر میشم و مجبور میشم بازی کنم،اما اونا زیر و رو میکشن...پیش خودم میگم لامصبا وقتی انقدر عزیز بودید که بازی رو باهاتون شروع کردم حداقل زیر و رو نکشید...اما نمیتونن انگار!!!.اون موقع هست که من یه کاری میکنم اونا احساس کنن من شکست خوردم و باختم...و وقتی مطمئن میشن که من رو شکست دادن ودارن طعم شیرین پیروزی رو تو دهنشون مزه مزه میکنن من یهو خودم رو میکشم بیرون و دیگه برای دست دوم باهاشون شروع نمیکنم،حالا هر چقدر هم که عزیز باشن...
پینوشت:چه حالی میده که فقط از دور به بازی آدما نگاه میکنم و چایم رو با خیال راحت میخورم و سیگارم رو میکشم...
دوباره پینوشت:چه خوبه که من از دود سیگار و سرطان ریه بمیرم نه از رکبی که آدما تو بازیاشون بهم میخواستن بزنن...
دوباره تر پیونشت: چه خوبتر که من سیگارم رو ترک نمیکنم اما ادما رو ترک میکنم...
نوشته شده توسط تو
سیگار بده
از اون بدتر اینه که ادم تنها بمونه
سیگار خوبه...
از اون بدتر اینه که آدم فک کنه تنهایی وحشتناکه...
من قواعد زندگی رو بلدم اما حوصله زندگی کردن ندارم...
پس بمیر...
من عاشق پوکرم مخصوصا وقتی بلافت میگیره . اونوقته که زیرو رو میشن اون زیروروکشای نامرد. ولی اگه نگیره ترجیح میدم چاییمو بخورم.
بعضیا واقعا هم لیاقت اینکه بمونی باهاشون رو ندارن و باید ترکشون کرد
هر چ زودتر بهتر
ربطی به لیاقت نداره...
چه خوب که آدما رو ترک می کنی.لذت بخشه.
آره لذت بخشه اما بعد یه مدت یهو میفهمی دهنت چه بدجور سرویس شده...
خیلی حماقت می خواد که آدم سیگارو ترک کنه
اما آدما رو نه
نه؟
نه...
عزیزم من کهنه کار تنهاییم
اره تنهایی کابوسه
وحشتناکه
چه خوبتره که آدم هم سیگارشو ترک کنه و هم آدمایی که آدمو برای خودشون می خوان.
تنهایی نه کابوس و نه وحشتناک.
به قول عارفی:
بی کسی یعنی درک عدم وجود دیگران
و تنهایی یعنی درک وجود خویشتن
پس خوبتره که هم آدم زودتر سیگارو ترک کنه تا سیگار اونو ترک نکرده (به دلایل بسیار زیاد) و هم آدمایی که به قول معروف مثل قطار شهر بازی می مونن از بودن باهاشون لذت می بری ولی با هاشون به هیچ جا نمی رسه (حتی به یک لحظه آرامش)
اینم یادم بگم
اونایی که از تنهایی می ترسن، در واقع از خودشون می ترسن، چون تو تنهایی فقط خودت هستی، پس از چی می ترسی؟ از خودت. اگه اینطوریه پس خودتو عوض کن که حداقل خودت از خودت نترسی.
به نظر من که بیشتر آدما ترسناکترن، هر روز یه نمایش جدید و یه نقاب جدید دارن!
من کجای پستم نوشتم از تنهایی میترسم...؟
اگر حوصلشو داشتم حتما!
اون دوباره تر پینوشتت منو کشته
خوش بحالت که میتونی سیگار بکشی...
سخت نیست...تو هم بکش...تو میتونی...
خیلی بدم مییاد از باخت تو بازی که خودت قوانینشو گذاشتی...
دی:
میدونی چیه ... گاهی تو ادما رو ترک میکنی ... اما اونا نه ... تورو ....
همون بهتر...
ترک آدما رو می گم!
شکستن این قواعد یعنی رها شدن از هر قید و بندی که ما رو در یه نقطه ای ثابت نگه می داره.
با سلام...
علیک...
آره خوبه انگار
خود تو چی؟خوبی واقعن؟!
نه واقعا...
ما پیر شدیمُ آخر این پاسور بازی رو یاد نگرفتیم!(همون بهتر که بلد نیست اعصاب از رکب دیگران داغون بشه...)
ولی سیگارُ با یه لیوان جانی واکر گلد لیبل پایتم اساسی....
میدونی ٫ مردن با دود سیگار هزاران بار به رکب خوردن شرف داره...هزاران بار.
پینوشت سومت٫ من رو یاد اون جملت که در مورد اندوهُ تک تک سلول ها و گریه بود انداخت... شدید حس می کنم...
من به کمتر آدمی ارادت دارم سیگاری اما تو از اون دسته هستی که بهت به شدت ارادت دارم...
کسی که قواعد بازی رو بلده بازنده نیست.
کاش همه ی بازیا همین بود،اون وقت خودم می شدم پایه ی همه ی بازیاشون و با هر بار زیر و رو کشیدنشونم می خندیدم و می گفتم عیب نداره بازیه دیگه....
چه خوبِ که می تونی آدمارو ترک کنی
خواستم بگم که میخونمت
:)
چه مساله مهمی رو گفتی هومن عزیز... :)
مطلب به جایی بود که نمی خواهم با نظر دادن لطفش را از بین ببرم.
مرسی...
و سیگار...
رفیق دوست داشتنی لحظه های دوست نداشتنی ام!!
روزگار کام نداد...تو کام بده لا اقل!!!
سیگار...
و تلخی یه مشت آدم را تو فقط نابود میکنی
قواعد بازی رو بلد بودن خوبه ... اما به هیچ حریفی نمیشه اعتماد کرد .
همون بهتر که آدم بشینه و نگاه کنه ... شما کار خوبی انجام میدی .
.... راستی من نه میتونم سیگارم رو ترک کنم نه آدمها رو
من همیشه کارایی که انجام میدم خوبه فرخ جان...
کلا من یدونه ام اونم واسه نمونه ام... :)
واجب با هم یه دست بزنیم .... سر کلیه راستت.../
نه...بازی نمیکنم...
کلا همه چی خوبه
خر خودتی،آخه اون سیگار شد تو میکشی.
D:
اگه وارد بازی نمیشی نباید بازی رو نگاه کنی
اگرم وارد بازی بشی...نمی تونی منتظر زیر وکشیدن نباشی....
اگرم...
ولش کن ...چطوری تو؟
خودت چطوری...؟
کلن نوشته هاتونو دوس دارم با این که یه مدت بود نبودم....
همینه که میگن دوری و دوستی دیگه...
خداراشکر خرابم...اونم خیلی...
حالا بگو تو چطوری؟
بی حوصله ام...
حالا خداییش جوابت مثبت بود یا منفی؟
واسه کل کل با استادمه
منفی...
وقتی که خودت دیگه نخوای بازی کنی لذت بخشه ولی وقتی حس کنی بازی نکرده باختی ودیگه نمی تونی هرگز بازی کنی شاید یه کم فقط یه کم آزار دهنده باشه .
بی قاعده و قانون بازی کن.اونوقت بردش اذیتت نمی کنه و باختش کلی حال میده
سیگارت رو به خاطر ما ضعیفه ها ترک کن
دلم واست تنگ میشه بیشتر اوقات
خوبی ؟
ممنون...معمولیم...
ترک می کنی از ترس اینکه ترکت نکنن. شاید بعضی آدما تا آخرش باهات بمونن.
تصدقت [گل]
تو چطوری انقدر مهربونی...چطوری میتونی به همه واقعا بگی تصدقت...؟
"بازی کن و باختنی رو بباز"
چرا داره
اگه کسی لیاقت وجودتو نداشته باشه باید ترکش کنی
عصبانی نباش بیخیال...
این روزها طور دیگری. من اصلا فکر نکردم که باختی. فقط بغض دارم.
این روزها چطوریم مگه...؟
والا اون موقع که ما منتظر بودیم / بازم چش نداشتی ما رو ببینی
اینو از معرفت رفت و آمدت می گم
چرا دیگه آخریا خوشمون اومده بود...کم لطفی نکن...
سیگار !!!
کاش میتونستم یه پک بزنم
یک دوستی می گفت بازیها دو نتیجه دارند برنده برنده-بازنده بازنده
من قبول ندارم
نگاه کردن بازی آدمها جالبه، آدم سیگارشو بکشه و به زیر و بالای بازیها نگاه کنه. تجربه میکنی بدون اینکه درگیر باشی.
شاید اینم باشه...
(پاسخ:
بی حوصله ام..)
اون که تابلوئه....چلو کباب ما چی شد؟
خودت برو واسه خودت بخر بشین بخور...
من دوس دارم همین الان یه چن خطی پست عاشقونه ازت بخونم
تو رو خدا
تو را من چشم در راهم شباهنگام...خوبه...؟ :)))
عوض پست جواب کامنت عاشقونه گذاشتم برات...
من یه چیزی بگم
ته عاشقیتت همین بود ؟؟/ وای به حال اونی که زنته
بابا یه پست عاشقونه ی حسیه پر ملات می خوام
فقط چن خط ... پر مایه فطیر است ...از نوع معجون
می خوام عاشق شم
جناب تو شوهر من می شی ؟ :))
..این بازی آنقدر بازنده دارد که افسوس گذشته ها را نخوری.............
سیگار نکش :(((((
مگه اجازه گرفته بودم که بکشم یا نه...؟؟؟