وابستگی یعنی اینکه یک ساعت بعد از اینکه از اون دانشگاه خراب شده اومدی بیرون بپری بری خونه... لپ تابو روشن کنی... بری تو بلاگ کسی که شب و روزات و توش سر میکردی!! حیف که...
از اینکه دیگه نتونم احساسم رو درگیر نوشته های خوبت کنم ناراحت می شم واقعا ... ولی حرفتم حقه خداییش! ****** سخاوت زمستان را اگر فراموش نکنیم... طراوت بهـــــــــار دلنشین تر می شود! === ایشالله سال 90 برات بهتریت سال زندگیت باشه!!
یه ضعبفه
پنجشنبه 26 اسفندماه سال 1389 ساعت 06:34 ب.ظ
می خوای بری برو دیگه اصلا برام مهم نیس همه دارن میرن تو هم برو دارم با درد می گم اینا رو برو آدما عادت دارن دیگران رو خرد کنن تو هم همین کارو بکن شوما ها رفتین مرچ و نمی دونم چی از هم دیگه دیدین و به چه واقعیتی پی بردین که تک تک تون شروع کردن به بستن همتون دارین یکی یکی می بندین همین پر شب داشتم می گفتم پیش خودم که تنها کسایی که موندن یکی شوما هایین و یه دو نفر دیگه نمی دونم چی بگم هر جا هستی خوش خوب و عالی باشی مواظب خودت باش منو هم یادت نره ولی یه چیزی تو دلم مونده و اینکه هیچ وقت ارادت بهم ثابت نشد نه وقتی منتظر بودم منو لینک کردی و نه وقتی ضعیفه به من هم سلام برسون
عید و بهمون تبریک نمی گی بانو ؟؟ آرزوی شکوفه سیب هلو و گوجه سبز و یه ماهیه سه دم قرمز آرزوی صحت تندرستی سلامتی و رزقی روز افزون و عاقبت به خیری و موفقیت سالت سبز و عمرت روز افزون خواهری یا حق
سلام به نظرم گفتن احساس اصلا هم خز و خیل نیست... مرسی که اومدی ... حس نوستالژی !!!!!! خوبی رو به من القا کردی! انگار سالها گذشته...
++وقتی کامنت ها رو می بندی یعنی نمی خوای صدامونو بشنوی؟
++ اوهوم...
سلام
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 ساعت 04:18 ب.ظ
سلام من در مورد پست 14 فروردینت می خواستم بگم آره وقتی کسی باطل میشه دیگه نمیشه تمدیدش کرد ولی اگه یکی باطل شد و نتونستی تمدیدش نکنی اونوقت چی گاهی پیش میاد اگه یه تیکه ات اونجا جا مونده باشه چی؟
یعنی تجربت باهاش کامل نشده و باید رابطه رو ادامه بدی...
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
همون قفس ؟
دقیقا همون قفس...
وابستگی یعنی وقتی دلبستگی رو بد معنا میکنی . بدم میاد ازش ...
وابستگی حالمو به هم می زنه.
وابستگـــــــــــــــتی برایم بیشتر اتهامی است که همیشه مظنون به آنم!
.../
چنین واژه ای برام آشنا نیست ...
چون تو خود واژه ای احتمالا...
این تعریف رو باید تو روانشناسی عمومی ترم اول دانشگاه مکتوب کرد!
ناقص گفتیا.
وا بست گی
قسمت های اول و دوم رو گفتی.
ولی قسمت سوم رو نگفتی.
یکمم تو فک کن آلن...
این لطفا که مغایر با ازادی نبود؟
هی تو...فک کردی خیلی باهوشی...؟!
تو هم رفتی؟!! یه مدت ننویس ولی برگرد دوباره
وابستگی یعنی اینکه یک ساعت بعد از اینکه از اون دانشگاه خراب شده اومدی بیرون بپری بری خونه...
لپ تابو روشن کنی...
بری تو بلاگ کسی که شب و روزات و توش سر میکردی!!
حیف که...
اون بالایی یعنی چی؟!
جدی جدیه؟!
این آپ کردنای تند تندکی با حرفای تلخ. یه بی قراری توو وجودته. این همه ی برداشت منه. امیدوارم اشتباه باشه و تو هنوزم آروم باشی.
خودت گفتی که نباس آدمارو زیادی جدی گرفت!
پس چی شد؟!
از اینکه دیگه نتونم احساسم رو درگیر نوشته های خوبت کنم ناراحت می شم واقعا ... ولی حرفتم حقه خداییش!
******
سخاوت زمستان را اگر فراموش نکنیم...
طراوت بهـــــــــار دلنشین تر می شود!
===
ایشالله سال 90 برات بهتریت سال زندگیت باشه!!
می خوای بری
برو دیگه اصلا برام مهم نیس
همه دارن میرن تو هم برو
دارم با درد می گم اینا رو
برو آدما عادت دارن دیگران رو خرد کنن
تو هم همین کارو بکن
شوما ها رفتین مرچ و نمی دونم چی از هم دیگه دیدین و به چه واقعیتی پی بردین که تک تک تون شروع کردن به بستن
همتون دارین یکی یکی می بندین
همین پر شب داشتم می گفتم پیش خودم که تنها کسایی که موندن یکی شوما هایین و یه دو نفر دیگه
نمی دونم چی بگم
هر جا هستی خوش خوب و عالی باشی
مواظب خودت باش منو هم یادت نره
ولی یه چیزی تو دلم مونده و اینکه هیچ وقت ارادت بهم ثابت نشد
نه وقتی منتظر بودم منو لینک کردی و نه وقتی ضعیفه به من هم سلام برسون
ای ول
خوب گفتی این وابستگی رو....
تو هم رفت آیا ؟
بعضی اوقات این وابستگی ها تلخ اند...
میفهمم این حرف نزدنو!
حرف نزن!
ولی برگرد
میومدم میخوندمت ولی بیشتر وقتا به نظرم هیچی نگفتن بهتر بود!
هر وقت تونستی موسیقی نوشته ها رو بشنوی،
اون وقت توهم احساس باهوشی می کنی
خود شکن ایینه شکستن خطاست
میخوام بذارم آزادانه تصمیم بگیری
اما یادمه روزی که کوریون رفت خوشحال نبودی از این تصمیم و حالا من شاد نیستم از نبودنت ...
اما میخوام ازاد باشی !!!
هی تو هی تو هی تو...تو هم رفتی...تو هم نمی نویسی ... سردرگمی ها زیاد می شه.
ما از تو خواستاریم که لوس بازی و کنار بزاره و خودش با پای خودش بیاد بنویسه
یعنی چی؟
چته تو؟
دیگه هیچی عین قبل نی!
اگه تصمیمت قطعیه برو "تو" جان
آدم باید خودش بخواد تا بنویسه زورکی نمیشه
برو رفیق :(
سبز باشی
سر افراز باشی تو
این یه حس درونیه
میتونه نباشه وقتی هست
یا باشه وقتی نیست
امیدوارم سال خوبی داشته باشی
سلام . . . نبینم ناراحتیهات رو ... ارادت
سال نو مبارک
اهای تو،خودتو اذیت نکن...هممون یه روز میمیریم..
بوی عیدی بوی توت بوی کاغذرنگی
بوی تند ماهی دودی وسط سفرهء نو
بوی یاس جانماز ترمهی مادربزرگ
با اینا زمستونو سر میکنم
با اینا خستگیمو در میکنم
شادی شکستن قلک پول
وحشت کم شدن سکهء عیدی از شمردن زیاد
بوی اسکناس تا نخوردهء لای کتاب
با اینا زمستونو سر میکنم
با اینا خستگی مو در میکنم
فکر قاشق زدن یه دختر چادرسیا
شوق یک خیز بلند از روی بتههای نور
برق کفش جفتشده تو گنجهها
با اینا زمستونو سر میکنم
با اینا خستگیمو در میکنم
عشق یک ستاره ساختن با دولک
ترس ناتموم گذاشتن جریمههای عید مدرسه
بوی گل محمدی که خشک شده لای کتاب
با اینا زمستونو سر میکنم
با اینا خستگیمو در میکنم
بوی باغچه بوی حوض عطر خوب نذری
شب جمعه پی فانوس توی کوچه گم شدن
توی جوی لاجوردی هوس یه آبتنی
با اینا زمستونو سر میکنم
با اینا خستگیمو در میکنم
سالت نو![گل]
سال نو مبارک
اما اینجا که هنوز هست؟ :( "تو" هم پشت این نوشته ها می مونه؟
تو..سال نو مبارک.
با سلام.
سلام عیدتون مبارک
عید و بهمون تبریک نمی گی بانو ؟؟
آرزوی شکوفه سیب هلو و گوجه سبز و یه ماهیه سه دم قرمز
آرزوی صحت تندرستی سلامتی و رزقی روز افزون و عاقبت به خیری و موفقیت
سالت سبز و عمرت روز افزون خواهری
یا حق
واقعا خلاص...
در این مانده ام تا کی باید به اینجا بیایم و این پست لعنتی را ببینم!!
سال نو مبارک
می دونی چیه؟!
کرم داری...
مرض داری!!
بخدا جدی میگم :))
چطوری ( تو ) عزیزم؟!
کجایی؟!
تو که قرار بود ننویسی تو جان
بینم...
چرا دیگه کامنتا رو وا نمی کنی؟!
بابا می خوایم نظر بدیم فدات شم!!
لات بازی در نیارا... :)
سلام
شاید دیگه نتونم بیام بهت نظر بدم
ولی از گوگل ریدر میخونمت...
اشکالی نداره هومن...راحت باش...
من که همونجوری خرم...
منم همین طور...اما خرای خوبی هستیم... :)
سلام
به نظرم گفتن احساس اصلا هم خز و خیل نیست...
مرسی که اومدی ... حس نوستالژی !!!!!! خوبی رو به من القا کردی!
انگار سالها گذشته...
++وقتی کامنت ها رو می بندی یعنی نمی خوای صدامونو بشنوی؟
++ اوهوم...
سلام
من در مورد پست 14 فروردینت می خواستم بگم
آره وقتی کسی باطل میشه دیگه نمیشه تمدیدش کرد
ولی اگه یکی باطل شد و نتونستی تمدیدش نکنی اونوقت چی
گاهی پیش میاد
اگه یه تیکه ات اونجا جا مونده باشه چی؟
یعنی تجربت باهاش کامل نشده و باید رابطه رو ادامه بدی...