وقتی اشعار مولانا و شمس تبریزی رو میخونم دیوانه میشم.مخصوصا وقتی یهو یه چیزی از توی اشعارشون میفهمم کیف میکنم...حقیقتا هیچ حس دیگه ای نیست, فقط کیف میکنم...
واسه من سخت شده این جور چیزای قدیمی رو بخونم. احساس میکنم زیاد روش کلید میکنن و چرت و پرت ازش میکشن بیرون:-D اگه رو شعرهای خودت به عنوان یک غریبه کلید چیزای بیشتری پیدا میکنی.
چند صد سال دیگه تو میشی شیخ تو. البته اگه پول داشته باشی. واسه خودم همش فکر میکنم اگه بمیرم معروف میشم...
من الان شیخ تو هستم هومن... :)
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
کسی که از خوندن اشعار مولانا کیف کنه ُ عارف و صاحبدله !
غافلگیر شدم ... چون فکر نمی کردم ؛تو؛ عارف و اهل نظر باشه
من عارف نیستم فقط از اشعارشون لذت بی نهایتی میبرم...
پوشیده چون جان می روی اندر میان جان من
سرو خرامان منی ای رونق بستان من
چون می روی بیمن مرو ای جان جان بیتن مرو
وز چشم من بیرون مشو ای مشعله تابان من
...
واسه من سخت شده این جور چیزای قدیمی رو بخونم. احساس میکنم زیاد روش کلید میکنن و چرت و پرت ازش میکشن بیرون:-D
اگه رو شعرهای خودت به عنوان یک غریبه کلید چیزای بیشتری پیدا میکنی.
چند صد سال دیگه تو میشی شیخ تو. البته اگه پول داشته باشی.
واسه خودم همش فکر میکنم اگه بمیرم معروف میشم...
من الان شیخ تو هستم هومن... :)