چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

در دورها جایی یادت خونین است بس که با گاری کشیده شده

 روی دیوار من یادگاری نوشتن ندارد. چون تمام یادت را به گاری میبندم تا یادت هم مثل خودت، زمانی که از من دور میشدی، لت و پار شود...


نوشته شده توسط تو

نظرات 21 + ارسال نظر
مسموم دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:57 ق.ظ http://maslakh.blogsky.com

اگر تا قبل رفتنش دیواری برایت مانده باشد

مانده...حواسمان به دیوارمان هست جانا...

SR دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 08:21 ق.ظ http://crisis.blogsky.com

تمام یادها رو باید به گاری ای که گفتی بست . یادهای خوب که می مانند رنج نبودنشان آزار دهنده است و یادهای بد که می مانند زخم رنجی را که بر دلت نهاده اند آزار دهنده است . اصولا نباتات که به یاد گذشته ها نمی افتند خوشبخت ترند و به همین دلیل از گاری استفاده نمی کنند .

نباتات به جا بود...

ابالفضل دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 08:48 ق.ظ http://kars.mihanblog.com

چقد خشن

دقیقا چقد...؟

شب پره دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:16 ق.ظ

از کنار دیوار خاطره که رد می شدی
از گوشه ی ذهنت تکه ذغالی برداشتی و روی تن دیوار نوشتی:
یاد تو یاد من است
لحظه ای بعد آسمان ذهنت که ابری شد
هجوم سربازهای لشکر خیس باران
یاد من را شست
و من روان شدم به سوی سرچشمه های خودم...

«وحالا که سالهاست مسافر اقلیم خویشتنم٬یاد من یاد من است»

...

مغز کرم خورده دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:00 ب.ظ http://www.mkkh.blogfa.com

بپا گاریه بر نگرده یه بار دیگه از روت رد شه ...

باشه... اینو خوب اومدی...

یادداشت های یک بیگانه دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:15 ب.ظ http://hepta.blogsky.com

لایک

بله...

فرداد دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:39 ب.ظ http://ghabe7.blogsky.com

فیلم های وسترن زیاد نگاه می کنی؟
(....به یادگار نوشتم
خطی زدلتنگی...)
اگه بگی اوهوووووم خیلی نامردی.....
(میدونم که حتما میگی اوهووووم)

نگاه نمیکنم...

شاهین دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 04:23 ب.ظ http://ruzanehayeman.blogsky.com

چه خشن....خدا رحم کند....همه را که بستی به گاری

تو هم ببند...

کالیف دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:43 ب.ظ http://kaalif.blogfa.com/

همین که دوره ، گاری‌هه .. خوبه ..

هوممم...

احسان دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:46 ب.ظ http://www.ragse-galam.blogfa.com

این یکی رو خیلی خوب اومدی..

من همیشه همه رو خوب میام...

ستاره دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:59 ب.ظ

مث اینکه هر کی با شما در بیفته ور میفته

یو ها ها ها...از من بترس... هه...

فرخ سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:29 ق.ظ http://chakhan-2.blogsky.com

چقدر خشن !! یاد گلادیاتورها افتادم
اما تعبیرت زیباست و نشانه ی خشمی که میتواند او را تا دروازه های مرگ مشایعت کند

میکند...

ستایش سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:00 ق.ظ

شما با کافکا نسبتی داری<؟

نه...اصلا هم ازش خوشم نمیاد...

احمد سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:50 ب.ظ http://elbowroom.blogsky.com

عشق و نفرت... راه رفتن بر لبه‌ی تیغ.

چون می‌گذرد غمی نیست.

نه...عشق و نفرت نیست...

فرشاد سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:04 ب.ظ http://www.tir-khaneh.blogsky.com

این بار گاری را به یاد بکشیم

اوه نه بابا...

آغازی دیگر سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:59 ب.ظ http://start2.blogsky.com

این حرفا دل خنکی میاره اگه واقعا بتونی این کارو بکنی

واسه دل خنکی نیست...

رها سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 04:26 ب.ظ

سلام
فکر خوبیه من اول یادشو می بندم به گاری...بعدم با همون گاری می رم روش که دیگه نه خود ش باشه نه یادش.....
فقط خدا کنه گاری سالم بمونه چون گاریمو می خوام....

خوب روابطت رو محدودتر کن...

حسین رها سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 06:05 ب.ظ http://www.sabz-raha1.blogsky.com

اشتباه میکردم که فکر میکردم که تو رو میشه فهمید؛

اشکال نداره انسان جایز الخطاست...

حوریا سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:14 ب.ظ

جالبی

تو هم طالبی...
طالب این جالب...

قطره پنج‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:39 ب.ظ http://www.adrop.blogfa.com

ببخشید. احتمالا ترجیح میدی که من دیگه واست کامنت نذارم ولی در مورد اینیکی پستت باید بگم که....
بلف میزنی! خیلی تابلو هم بلف میزنی!

خوبه خودت اولش تکلیف خودت رو معلوم کردی...

سین چهارشنبه 22 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:20 ب.ظ

مرامتو عشقست !

چه ربطی به مرام داشت...؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد