چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

دختران خود باخته قرن غفلت، لطفاً خفه شید

دخترانِ مانده در غفلت های غریزه پرستی و آرایشهایی که به درد مهمانی بالماسکه میخورد...

دخترانِ تشریفات پوچ و افتخارات واهی...

دخترانِ مانده در غرورهای علمی و ادبی و هنری امروزی...

دخترانی که جهلشان کدخدای دلهایشان است به من میگویند تو آرمان تحقق نیافته هستی...

هه...آرمان تحقق نیافته...!!!

هیچ کدام اینها با جهان زندگی من آشنا نبودند که بتوانند به من اقتدا کنند...


نوشته شده توسط تو

نظرات 25 + ارسال نظر
جیب بر پنج‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 08:42 ب.ظ http://jib-bor.blogsky.com

شما هم نیز در زندگی آنان ...

حرف نزن بچه حوصلت رو ندارما...
وقتی چیزی نمیدونی حرف نزن...

پری سا پنج‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 08:54 ب.ظ http://crayon.blogsky.com

....دلم برای دختران می سوزد.دلم برای خودم هم می سوزد ...
دلم برای پیرمردی که مجبورم نوه اش باشم می سوزد...
بد بخت ما !

بدبخت تو...

MisspInk پنج‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 09:57 ب.ظ

شخت شدیا، این روزا کلا خیلی کم می فهممت

مطمئنی اون روزا راحت میفهمدی... ؟ :)
بستی رفتیا...نمیگم باز کن اما بیا...

MisspInk پنج‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 09:58 ب.ظ

فک کنم سخت رو نوشتم شخت :دی

مهم نی...

باشماق پنج‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:38 ب.ظ http://bashmagh.blogsky.com

پاسخ ات خشن است

نه بابا...!!!

no name جمعه 4 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:03 ق.ظ http://www.listen2me.blogfa.com

چه دل پری داری!
.
.
.

چه دل پری...؟

کمپوت جمعه 4 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:00 ق.ظ http://WWW.GHOTIKOMPOT.BLOGFA.COM

بشاش بش با .

بد بختی ده تا صد تا نیس که..

حیف قطرات طلایی شاشمان...

پسرخوانده جمعه 4 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 08:39 ق.ظ

اینکه تو از یه همچین دخترهایی خوشت نمیاد _ همونجوری که منم دوسشون ندارم _ دلیل نمیشه به اینکه در موردشون اینجوری بنویسی.همون راهی رو میری _ که تقصیر تو هم نیست ها ، تقصیر فرهنگ تک بعد نگر ماست _ که سی ساله داریم به تاخت میریم : دوست نداریمش ؟ پس حذفش کن .باهاش مقابله کن .
هرچند چون برات مهم اند و بهشون فکر میکنی ، مینویسی در موردشون و نفرتت ازشون به خاطر آرمان تحقق نیافته بودنته.
سریعآ یه دری وری توی جواب بنویس مثل همونی که برای جیب بر نوشتی مبادا احساس کنی که نظر مخالف شنیدی.مبادا احساس کنی که از عرش خدایی به زیر اومدی.

پسرم خداها به زیر نمیان به زیر میکشن...
در ضن منم عاشقتم...

یک جهان سومی جمعه 4 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:40 ق.ظ http://jahan3vomi.blogsky.com

اوهوم
لایک

:)

no name جمعه 4 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:24 ب.ظ http://www.listen2me.blogfa.com

هان؟
نداری؟!!
پس چه دل خالی ای داری!
.
.
.

چه دل خالیی...؟

قطره جمعه 4 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:38 ب.ظ http://www.adrop.blogfa.com

خوب خودت که داری میگی... اگر از اصل و درون چیزی که ازش پیروی میکنن یا کسی که بهش اقتدا میکنن خبر داشتن... یا اصولا علاقه ای به شناختنش... قاعدتا نباید تو این توصیف ها میگنجیدن
البته این رو با تکیه به قضاوت خودت دارم میگم.

هومممم...

یکی مثل همه جمعه 4 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:39 ب.ظ

...

...

یه رازه جمعه 4 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 05:11 ب.ظ

ببخشید
یکی خیلی بیشعوره
کاش می شد گفت کی
ولی مهم نیس
مهم اینه که بیشعوره
راسی این پستت خیلی حال داد
تو نبود من چه پیشرفتی داشتی خدایی برگشتی به اون هفت هشت ماه پیش
تبریک می گم

اینکه یکی خیلی بیشعوره رو چرا به من میگی...؟

سیاوش پاکسرشت جمعه 4 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 09:07 ب.ظ http://spakseresht.ir/mr

از خدا برایشان عقل بخواه و آگاهی و آدم شدن :دی

به من چه...؟

شب پره جمعه 4 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:18 ب.ظ

وقتی به دختری نگاه می کنم چهره ی یک اغواگر را می بینم که بلاهت شادی روی گونه هایش ماسیده و هنگامی که به مردی خیره می شوم چهره ی یک انسان را می بینم...و رنج را...رنجی انسانی که در چهره ی بی پیرایه آنان است...و همیشه در زندگی کسانی هستند که بودنشان آرمانشان است و آرمانشان٬ایمانشان و کسانی هستند که آرمانی ندارند و حماقتشان ٬بودنشان است و چه بودن پوکی...دریغا که هرگز بتوانند ایستاده بر قله های بلند بخندند...وبرای ما که جهانمان پر از من است و من در همه ی دنیامان تکثیر شده آرمان همیشگی این است:ما رح نم یا رب زج هد جس...

یه رازه جمعه 4 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:38 ب.ظ

نوعی هم زاد پنداری برای شناخت بیشعور ها

هوم...

شاهین شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:03 ق.ظ http://ruzanehayeman.blogsky.com

تکبیر...

مشتت را محکمتر گره کن...

کولیفون شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:24 ق.ظ

یکی دوبار اومدم اینجا دستم به نظر گذاشتن نرفته..

هوممم...

آغازی دیگر شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 09:14 ق.ظ http://start2.blogsky.com

دنیایی که دارند را اصلا نمی شه تحمل کرد.به هر حال هر کی یه جور خوشه

خوش باشن اما به منم کاری نداشه باشن...

عابر شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:15 ب.ظ http://photonote.blogfa.com

چه اهمیتی دارن؟
تو ،6 سطر در موردشون بنویسه؟!

همون "خفه شید" گویا بود :)

کم بود...

no name شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 03:01 ب.ظ http://www.listen2me.blogfa.com

ای بابا!
اصن دل داری؟!!
.
.
.

اوهوم...

no name یکشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:08 ق.ظ http://www.listen2me.blogfa.com

پس دلت نیمه پره!
آره؟!!
.
.
.

خوشحالی...؟

no name دوشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:41 ق.ظ http://www.listen2me.blogfa.com

خوشحال؟
خوشحالم که فهمیدم نه دلت پره نه خالی! نیمه پره!
از فهم خودم خوشحالم!
همین
.
.
.

:)

رسا پنج‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:23 ق.ظ http://Ahianeha.blogfa.com

// تو // عصبانی

نه...عصبانی نیستم...

جیب بر یکشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:42 ق.ظ http://jib-bor.blogsky.com

چرا می دونم میخوام ببینم مزه اینجوری حرف زدن چجوریه که شما می زنین

من اونجوریم زندگی کردم جانم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد