چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

این رفتار با رک بودن منافاتی نداره ها

توی روابطتون شاید خیلی چیزا از طرف مقابلتون بفهمید اما یادتون باشه آدم نباید تمام فهمش رو به روی طرف مقابلش بیاره...

نگران نباشید چون اگه به روش نیارید خر نیستید بلکه بزرگوارید، حتی اگه اون فک کنه که شما خرید...

تازه اگه صبور باشید آدما رو راحت تر کشف میکنید. چون اون آدمه فک میکنه هر کاری کنه شما نمیفهمید و خودش رو مجبور نمیکنه که جلوی شما فیلم بازی کنه...

این جوری میشه که من همیشه میگم با اندکی تحمل خود آدما با رفتاراشون خود واقعیشون رو براتون تعریف میکنن...


نوشته شده توسط تو

نظرات 13 + ارسال نظر
تهران_میم جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:31 ق.ظ http://www.behtar.blogsky.com

عجب! طُرفه حکایتی گفتی!
آخ که چقدر ما آدما قابلیت اسکل (شدن) بودن داریم...

ما خودمون اعلام میکنیم که ما رو اسکل کنن...

آغازی دیگر جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:31 ب.ظ http://start2.blogsky.com

دقیقا مشکل همون صبر کردنه و اینکه خر تصورت نکنند

خوب خر تصور کنن...با تصور آدما که موجودیت ما عوض نمیشه...

Behnam جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:55 ب.ظ http://farhadi.blogsky.com

سلام چسبنده

میگم به نظرت ما میتونیم رفتار طرف مقابلمونو عوض کنیم؟

مثلا این که وقتی میدونیم کارش اشتباس دیگه خودموو به نفهمیدن نزنیم و بهش بگیم کارش اشتباس؟؟

راستی الان خیلی خوشحالی که متولد ماه مهر هستی؟؟؟

یه چیز دیگه
خوش به حالت که تو مشهدی...
ما باید 1500 کیلومتر بکوبیم تا بیایم اونجا...

به تو ربطی نداره که رفتار طرف مقابلت رو درست کنی...
در ضمن جاهایی هم که لازم باشه بهش اعلام کنی یه مدل خاص باید بگی که حوصله ندارم بگم...

کی گفته من توی مشهدم...؟

حسین رها جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:02 ب.ظ http://www.sabz-raha1.blogsky.com

کلا باید صبر کنیم تا از ق(غ)وره حلوا بسازیم!

نه من ترجیح میدم بزارم غوره ها به انگور تبدیل بشه و ازش شراب بسازم...

شاهین جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:43 ب.ظ http://ruzanehayeman.blogsky.com

همین طوره،ولی‌ سیاست خوبیه،ولی‌ من حالم از سیاست به خرج دادن به هم می‌خوره

این اسمش تدببیره با سیاست کلی فرق داره...

شب پره جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 03:14 ب.ظ

آدم!!!من روحم را می ریزم توی واژه ولی واژه مرده از دهنم بیرون می پرد٬و مثل تکه ای سنگ می افتد روی زمین...سنگین٬خشک٬خشن٬بی روح...واژه چیست؟آدم!!!و خوب آدم چیست؟تکه گوشت بی شکل و بد قواره ای متحرک که چند استخوان رو محکم در آغوش گرفته با زائده هایی آویزان و مزحک که چسبناکند٬چسبندگی های یک بدن٬آری این بهتر است در مقایسه با ایده ی کهنه ی روح٬ بدن یک حقیقت شگفت انگیز کشف نشده است...چسبندگی های یک بدن...تهوع٬تهوع٬تهوع!!!
نابودی٬شاهد نابودی نسل بشر بودن به عنوان آخرین انسان٬من آخرین انسانم و شاهد نابودی و مرگ آدم ها هستم ولی هیچ کس مرگ و نابودی من را نمی بیند...چه آرزویی!چه رویایی!چه رویاهایی که می آیند...
الاهه ی خوشبختی طبیعت زمان مرگ امپراطوری آدم روی زمین به پرواز در خواهد آمد همان طور که جغد مینروا با فرارسیدن شب آغاز به پرواز میکند...جغد مینروا!و چه قدر فاصله هست تا یک شب پره روزی جغد مینروا بشود...
حالا بین من وآدم٬این آدم ها چه رابطه ای هست؟هیچ رابطه ای...نه٬نه٬چرا رابطه ای هست:این بار همه ی روحم را می ریزم توی واژه و واژه را تف می کنم روی صورت سنگی آدم.واژه چیست٬؟واژه این است:نفرت٬نفرت٬نفرت...

جیب بر جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 04:02 ب.ظ http://jib-bor.blogsky.com

بنظر من باز بستگی به آدمش داره ، اینکه اون چقدر سعی بر این داره دیگران رو به غلط بندازه
مثلا الف طوری داره رفتار می کنه که ب فکر کنه که خره و ب شخصیت اصلیشو نشون بده و ب هم می دونه که الف داره اینکار رو عمدا می کنه و رفتاری می کنه که باب میلشه نه اون چیزی که واقعا هس نمی دونم منظورمو رسوندم یا نه :-)

نه...

سیگاری جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:21 ب.ظ http://30gari.blogsky.com

همون بهتر که پیتزا تو میدون انقلاب با یه آدم کچل و خسیس و ... بخوری!

هه...

مردد جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:00 ب.ظ http://moradad.blogsky.com/

هنوزم بهترین روش فحش خواهر و مادر به استاد سر جلسه امتحان پرسیدنِ این سوال اساسیِ

اوهوم...

قطره جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:54 ب.ظ

به دردم خورد این پستت...

پستای من همیشه به درد بخوره...

عابر شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:02 ب.ظ http://photonote.blogsky.com

تا طرف مقابل کی باشه
من اگه جلوم یه بچه پرروی مدعی وایسه و ادعای فضل و دانش کنه اولین سوتی ای که بده بصورت زیبایی به روش میارم
اما اگه آدم بی ادعایی باشه هیچی رو به روش نمیارم

کلا با تدبیر رفتار کردن خوبه...

فرداد یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 03:43 ب.ظ http://ghabe7.blogsky.com

بابا تو خودت یه پا کتاب روانشناسی مدرنی....

اوهوم میدونم...

میرزا قلیدون سه‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 06:19 ب.ظ http://qoleydoon.blogspot.com

با همین کارا الان من در نظر همه خرم تقریبا! تکلیفم چیه اونوخ؟!

خوب از نظر همه خر باشی...اما واقعا تو خری...؟
یه خر اون پستا رو توی بلاگت مینویسه...؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد