رفتنت را در قطره چکان نریز که قطره قطره بروی،
رفتنت را بگذار زیر گیوتین که ناگهانی و سریع تمام شوی...
نوشته شده توسط تو
برگشتنه که تعیین می کنه چطوری باهاس بری، چرا نمی تونم مثل آدم کامنت بذارم این روزا؟!دخو برگشته، خبر خوبی بود واسه من ، گفتم شاید خوشحالت کنه گفتنش، نکرد؟
کوریون...
واقعا
هوممم...
همیشه درد چیزهای یکهویی خیلی زیاد بوده...ولی کاش همه دردها همینقدر زیاد بود ولی یکدفعه!!!
بعضی از دردها یه دفعه خوب نیست این یکی یه دفعه ای اگه باشه بهتره ...
چه پر هیجانه می شه دیدن رفتن کسی اونم زیر گیوتین
واقعا پر هیجانه...؟
تمام ناتمام منبا تو تمام می شوماین رفتنا با خودش آدم رو می برهولی به گاخدایی ها ... نه ؟به مهردیفار
نمیدونم تو بهتر میدونی...پدر تجربه بسوزه... :)به مهر و کوفت، درد، زهرمار...
جر خوردم وختی رفتی
خودم میدوزمت... :))چقدر چقدر چقدر خوبه که هستی دیفار...
عین خر کیف می کنم یکی از دوس داشتن زیاد می گه کوفتکوفت ...به مهر
ای جاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان که حال و هوای بلاگستان رو عوض کردی با اومدنت... :)
خوبم وختی که هستیددل خوشم که هستیدحتی توی قلبمچقدر خوب ترم وختی که دیفار هم می شوم باز می شناسیدمچقدر ما همدیگر را می شناسیمچقدر خوبچقدر ....باز جر خوردم
خودم میدوزمت...
بیا بخون جر دادم باز خودم رو
اومدم که بازم بدوزمت...
لوله‌ی توپ رو پیشنهاد میکنم بووممم!!
همون گیوتین خوبه...
من عاشق گیوتینم...
برو زیرش دیگه ساسان...
رفتن اون دست تو اهر جور تو بخوای میرههر جور ذهن تو بخواد
بعضی رفتنا اینجوری نیس...
خفه شم؟ ;)
نه...ولی کلا قبل اینکه خفه شی بگو پیش مرگ شیم...
اینجا کامنت گذاشته بودم انگار نرسید.کلن هر حرکت رفت و برگشتی درد داره چه آروم باشه چه تند..
کامنت نزاشته بودی...گاهیم کلن برگشتنا درد آورتره...
طاقت فرسودگی ام هیچ نیستدر پی ویران شدن آنی ام
ها نکشانی به پشیمانیم...مثلا... :)
برگشتنه که تعیین می کنه چطوری باهاس بری، چرا نمی تونم مثل آدم کامنت بذارم این روزا؟!
دخو برگشته، خبر خوبی بود واسه من ، گفتم شاید خوشحالت کنه گفتنش، نکرد؟
کوریون...
واقعا
هوممم...
همیشه درد چیزهای یکهویی خیلی زیاد بوده...
ولی کاش همه دردها همینقدر زیاد بود ولی یکدفعه!!!
بعضی از دردها یه دفعه خوب نیست این یکی یه دفعه ای اگه باشه بهتره ...
چه پر هیجانه می شه دیدن رفتن کسی اونم زیر گیوتین
واقعا پر هیجانه...؟
تمام ناتمام من
با تو تمام می شوم
این رفتنا با خودش آدم رو می بره
ولی به گا
خدایی ها ... نه ؟
به مهر
دیفار
نمیدونم تو بهتر میدونی...
پدر تجربه بسوزه... :)
به مهر و کوفت، درد، زهرمار...
جر خوردم وختی رفتی
خودم میدوزمت... :))
چقدر چقدر چقدر خوبه که هستی دیفار...
عین خر کیف می کنم یکی از دوس داشتن زیاد می گه کوفت
کوفت ...
به مهر
ای جاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان که حال و هوای بلاگستان رو عوض کردی با اومدنت... :)
خوبم وختی که هستید
دل خوشم که هستید
حتی توی قلبم
چقدر خوب ترم وختی که دیفار هم می شوم باز می شناسیدم
چقدر ما همدیگر را می شناسیم
چقدر خوب
چقدر ....
باز جر خوردم
خودم میدوزمت...
بیا بخون
جر دادم باز خودم رو
اومدم که بازم بدوزمت...
لوله‌ی توپ رو پیشنهاد میکنم بووممم!!
همون گیوتین خوبه...
من عاشق گیوتینم...
برو زیرش دیگه ساسان...
رفتن اون دست تو ا
هر جور تو بخوای میره
هر جور ذهن تو بخواد
بعضی رفتنا اینجوری نیس...
خفه شم؟ ;)
نه...
ولی کلا قبل اینکه خفه شی بگو پیش مرگ شیم...
اینجا کامنت گذاشته بودم انگار نرسید
.
کلن هر حرکت رفت و برگشتی درد داره چه آروم باشه چه تند..
کامنت نزاشته بودی...
گاهیم کلن برگشتنا درد آورتره...
طاقت فرسودگی ام هیچ نیست
در پی ویران شدن آنی ام
ها نکشانی به پشیمانیم...
مثلا... :)