اجسام هرچه سفت و سخت تر باشند ، کم تر خم میشوند ، شکنندگیشان هم بیشتر میشود ، ما هم همینطور
اوهوم...
شب پره
سهشنبه 24 آبانماه سال 1390 ساعت 04:28 ب.ظ
این رفتن و ماندن ها تعبیر چیست؟تعبیر پست ترین نوع سادیسم بورژوایی.رمانتیسیسمی که درون مناسبات اجتماعی طبقه ی مسلط تبدیل به سادیسمی سطحی و اغواگر شده.اروسی که به جای تقدیس حقایق مانا و درون ذات زندگی تبدیل به تاتانوسی برون ذات و ذلت آور شده.مادامی که کسی اندیشه ای ندارد پر است از احساسات شخصی این چنینی و همه ی ماجرا همین است٬افسانه هایی افسون گر که به جای پرداختن به تحلیل وضعیت فلاکت بارمان٬به تجلیل از حس گرایی عوامانه بسنده می کند...
معمولا اونجا که مثه همیشه باید برعکس حرفم بشه
دقیق موافق حرف من عمل میشه
حتی اگه آروم بگم برو ......
خوب آدمه نمیدونه که...
تو هم مث من نمی تونی دووم بیاری نرو
نه بابا... :)
حتا اگر من بلند می گویم برو، تو کوتاه بیا ..
-
عالی بود، مرسی ..
تو هم خوب نوشتیش...
آفرین آفرین
به مهر
هر چی کارت صد آفرین تو مدرسه نگرفتم اینجا الان از تو گرفتما...
و رفتن حرف نو و تازه ام بود ...
به رسم رفاقت و مهر
حضرت دیفار
اتفاقا حر ف کهنه ای هست برام. کهنه و تکراری...
اجسام هرچه سفت و سخت تر باشند ، کم تر خم میشوند ، شکنندگیشان هم بیشتر میشود ، ما هم همینطور
اوهوم...
این رفتن و ماندن ها تعبیر چیست؟تعبیر پست ترین نوع سادیسم بورژوایی.رمانتیسیسمی که درون مناسبات اجتماعی طبقه ی مسلط تبدیل به سادیسمی سطحی و اغواگر شده.اروسی که به جای تقدیس حقایق مانا و درون ذات زندگی تبدیل به تاتانوسی برون ذات و ذلت آور شده.مادامی که کسی اندیشه ای ندارد پر است از احساسات شخصی این چنینی و همه ی ماجرا همین است٬افسانه هایی افسون گر که به جای پرداختن به تحلیل وضعیت فلاکت بارمان٬به تجلیل از حس گرایی عوامانه بسنده می کند...
غافل از اینکه اجسام از آنچه در آیینه هستند به ما نزدیکترند....
هه...
آخ...
که چقدر دلم نوشته های قبل آن رفتن کذایی ات را می خواهد!!
کدوم نوشته هام؟ کدوم رفتن کذاییم...؟
قشنگ بود تلاش های یک نفر, برای نگه داشتن دوستی های قدیمی, وقتی دوستی میرود.
واسه یه دوستایی باید موند...حتی اگه بگن برو...
این خیلی قشنگ بود تو
میدونم
مرسی...
اصلا درست وقتی من بلند میگویم نرو، بیشترین نیاز را به نرفتنت دارم
این کامنتت انقدر حقیقته که وقتی خوندمش گفتم اَه...