من دیوانه اینم که یه نفر (آدمی که خودم دلم میخواد) 5 صبح روز جمعه به من اس ام اس بده که من الان بیدار شدم و دارم میرم اسکی...
و من لنگ ظهر از خواب بیدار شم اس ام اسش رو بخونم و جواب بدم که الان داره بهت خوش میگذره؟ و اون جواب بده خیلی خوبه، اما هوا خیلی سرده و من دارم یخ میزنم و من جوابش رو که خوندم پتوم رو تا زیر گردنم بکشم بالا و با یه احساس امنیت خاصی که از این ماجرا گرفتم دوباره بخوابم...
نوشته شده توسط تو
به شدت گرفته باشه، به شدت گرفته نباشی ..
ما همیشه به شدت گرفته ایم و سیفونم نداریم که بکشیم بره هر چی ان و گهه تومون...
احساس امنیت الکی ، گول بزن خودتو
باشه...
اگه اصلا به این توجه نکنم که کی این و نوشته میگم:
دنیا رو کسانی میتونن تغییر بدن که تغییر نمیدن
چونکه اونی که باید کوه باشه تو تخته اونی که باید خواب باشه تو کوهه
و یه خود تاییدی گنده که میگه همینه که هست و همینی که هست بهترینه
هر چی کامنتت رو خوندم چیزی نفهمیدم ازش...
خوش بگذرد
سلام
نمیشه آخه نمیگذره لامصب...
بیدار شو
شب شده
از صبح خیلی زود بیدارم...
آخه امروز جمعه نبود...
ترجیح !
عجب لغتی است برای خودش ...
انگار محترمانه ترین حالت رد کردن باشد!
.
.
احساس امنیت خاصت عالی بود!
...
الهی قربونت برم که طالب امنیت خاصی
برو و زود برگرد...
باشه می رم و زود بر می گردم
فدایی داری
باشه...