من جوییدمش. هنوز مزش به ته گلوم نرسیده بود که تف کردمش کف آسفالت خیابون. یه خیابون شلوغ...
اما اون روز یادم رفته بود یه دندون خالی دارم که پُرش نکردم. هنوزم که هنوزه یه تیکه از اون مونده لای اون دندون خالیم. دیگه حتی نمیتونم برم دندونم رو پر کنم چون اون تیکش لای دندونم خفه میشه...
نوشته شده توسط تو
هر از چند گاهی که زبونِت بهش می خوره و مزه مزه اش می کنی، مزه اش خوبه واست.. وگرنه می تونستی زود تر از این ها بکنیش و بندازیش دور، ولی نکردی و گذاشتیش که بمونه..
شایدم اصلا نفهمیده بودم...
بعضی تف کردنی ها مثل آدامس ان، کش میان کش میان آخرش هم گند میزنن به یه جایی یه گوشه ای یه چیزی اما، هر چی که باشه از قورت دادنش بهتره!
بهتره کوریونِ رفته...
خلال و نخ رو برای این موقع ها گذاشتن
تو میخوای زنم بگیری...؟
یه تیکه از یه آدم...
هوم...
بکش
دندونتو
بی بیحسی
راه زیاد داره نگران نباش...
حالا اون دندون خالی که یه تیکه از وجود ( بذار فکر کنیم یه "آدم" ) تش مونده فقط یه گوشهشو پر کرده و بقیه اش خالیه تا آخر عذابت میده
تا آخر
اصلا یهو دیدی پرش کردیم...
تو از دندون پژشکی میترسی پرش نمی کنی می دونم
من از خیلی چیزای دیگه میترسم که تو نمیدونی...