چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

گاهی بیا

گاهی دلت میخواهد بی جهت فریاد بزنی بیا

حتی اگر هیچ کس نیاید

حتی اگر هیچ کس نباشد که بیاید

حتی اگر کسی هرگز نرفته باشد که حالا بخواهد بیاید...


نوشته شده توسط تو

این یه درگیریه ذهنیه

من tool گوش دادم

زیاد tool گوش دادم...

تو طول کشیدی

زیادی طول کشیدی...

انقدر زیاد که tool خفه شده این روزها

انقدر زیادی که طول از حوصله ام خارج شد،زد بالا...


نوشته شده توسط تو

شاید باید خواب میموندم

یک روز صبح که از خواب بیدار شدم، پرتش کردم یه جای دور...

خیلی دور...


نوشته شده توسط تو



تضاد اندود

من از تو برگشتم

تو برنگشتی

برگرد...


نوشته شده توسط تو