چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

اما گرگ ها پُر از دشت بودند

دشتِ پُر از گرگ به آتش کشیده شد...


نوشته شده توسط تو

نظرات 5 + ارسال نظر
شهروم دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:49 ق.ظ http://shahroom.com

؟

...

یه ضعیفه دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:01 ب.ظ

ثیاثی هم بلدی بنویسی ما نمی دونستیم

سیاسی...

پ.نون دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 05:54 ب.ظ http://babune.blogsky.com

نه که پستای دیگه همه رو فهمیده بودم منظورتو این یکی مونده که یه ذره شو فقط نفهمیدم.

شب به خیر

خوب میخوابم...

شب پره دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:54 ب.ظ

می گفت بعد از آبی پادشاهی میکنی...نمی دانست که «من پادشاه به دنیا آمده ام»...
نرون رم را به آتش کشید تا در انعکاس شعله هایش تابلوی نقاشی اش را بکشد و امپراطور رمولوس تخم مرغ هایش را به امپراطوری رم ترجیح می داد و در این میان هر دو نمی دانستند که از لا به لای این همه شکنجه علیه اندام رم این حقیقت جاودان چرک و روشن امپراطوری است که همچنان به مسیر سرخ خود ادامه می دهد...طاعون هرگز نمی میرد...

ساسان چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:24 ق.ظ

حکما خود گرگا به اتیش کشیدنش

نچ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد