چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

این حالت مرد رو کلافه میکنه

وقتی یه زن و مرد از هم جدا میشن، مرد احساس میکنه یه حجمی از روی شونه هاش ریخته...


نوشته شده توسط تو

نظرات 6 + ارسال نظر
محمد دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 02:33 ق.ظ

ریخته برداشته که نشده!

منظورم از جدایی، جدایی کوتاه مدت نبوده...

یه ضعیفه دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 03:28 ب.ظ

زن چی ؟

چو دانی و پرسی سوالت خطاست...

یه ضعیفه دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:36 ب.ظ

خب شخصی اگه باشه آره
ولی من منظورم کلی بود
منظورم همه ی زنا است یا اکثر غریب به اتفاقشون
نمی دونی خب بگو نمی دونم چرا مهر خطا به سوال من می زنی :)

باشه...

پ.نون سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:06 ق.ظ http://babune.blogsky.com

حکم کلی که نمیشه صادر کرد، موردی بعضیا از خوشی بال در میارن بعضیا نابود میشن. مگه نداریم مردای سربار که رو شونه‌های زن سنگینی میکنن؟ در این صورت داستان برعکس میشه.
گفتم مخالفتی کرده باشم کلاً!

حتی اون مردای سربار هم این حس رو دارن...

فرداد سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:02 ب.ظ

ریخته نه....برداشته شده صحیح تره
البته هر زنی هم نه ها

مثلا اگه اون زن من باشم آره... :)

فرداد سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 03:58 ب.ظ

تو خودت رو قاتی این ماجرا نکن

خندم میگیره وقتی خیلی محتاط کامنت میزاری...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد