ولی من اصلن به این قضیه باور ندارم... آینده محصول انتخاب ماست، چیزهایی هست که در کنترل ما نیست، اما به طور نرمال، این قدر برای همه ی آدم ها تاثیر گذار نیست که بخوای بگی زندگی ت به خاطر عواملی که اصلن توش دخیل نبودی تحت تاثیر شدید قرار داده.... (بازم می گم ، متوسط آدم ها)...
باور تو مهم نیست. چون این حقیقتیه که جریان داره...
شب پره
چهارشنبه 3 خردادماه سال 1391 ساعت 10:32 ق.ظ
«هستن-در-جهان»نه در حیطه ی هستنده ای فرادستی و نه در فهم هستنده ای فرو دستی است.سنگ جهانی ندارد٬چکش را عالمی نیست.«در-جهان-هستن»خصلت نمایی ویژه ی هستنده ای به نام «دازاین» است.«دازاین»همواره در جهان به مثابه ی جهانیتی در کنار جهان٬جهان مند است.بدین معنا که «در-جهان-هستن»«دازاین» همواره پیشاپیش٬از پیش در جهان هستن است.بدین گونه که او«دازاین»«آن جا هستنی»در جهان خاص خودش٬در راه٬با هستی خودش تلاقی پیدا می کند. با کاربست موضوعی این مفهوم در مضمون زمان٬استیلای تصور ارسطویی از زمان شکاف بر خواهد داشت.آینده دیگر از پیش جلو افتادگی آینده در تناسب با گذشته و گذشته از پیش جدا افتادگی و عقب ماندگی گذشته نسبت به آینده نیست.هستی هستنده ای به نام «دازاین»از لحاظ اونتیکی در جهات هستی کشیده می شود و از این رو همواره این هستنده«٬پیش می افتد»٬رخ می دهد٬نه در حال ٬نه در گذشته و نه در آینده٬هم در حال هم در گذشته و هم درآینده«پیش می افتد» فراتر از حال٬گذشته و آینده... خارج از«پیش افتادگی»خارج از رخ دادن این هستنده وجود ندارد.«پیش افتادگی»از پیش افتادگی در جهات زمان٬گذشته٬حال و آینده است.با این فرض می توان ادعا داشت که «دازاین»در«پیش افتادگی اش»در گذشته٬حال٬آینده پیش نمی افتد.«دازاین»از «پیش افتاده» است.«دازاین» رخ داده است.قبل از جهات زمان و زمان در این آشکار شدگی اش در جهات نه نمایش خود بلکه تقویم اگزیستانس «دازاین»است اگر این گونه بفهمیم که «دازاین» تقویم اگزیستانس زمان است.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
مگه قرار بود غیر از این باشه !!!
بعضیا فک میکنن اینجوری نیست...
بله...دقیقا
خوشحال میشم به منم سر بزنی ونظراتم بگی
ناراحت شو چون نمیام...
آی/ینده
هه...
ولی من اصلن به این قضیه باور ندارم... آینده محصول انتخاب ماست، چیزهایی هست که در کنترل ما نیست، اما به طور نرمال، این قدر برای همه ی آدم ها تاثیر گذار نیست که بخوای بگی زندگی ت به خاطر عواملی که اصلن توش دخیل نبودی تحت تاثیر شدید قرار داده.... (بازم می گم ، متوسط آدم ها)...
باور تو مهم نیست. چون این حقیقتیه که جریان داره...
«هستن-در-جهان»نه در حیطه ی هستنده ای فرادستی و نه در فهم هستنده ای فرو دستی است.سنگ جهانی ندارد٬چکش را عالمی نیست.«در-جهان-هستن»خصلت نمایی ویژه ی هستنده ای به نام «دازاین» است.«دازاین»همواره در جهان به مثابه ی جهانیتی در کنار جهان٬جهان مند است.بدین معنا که «در-جهان-هستن»«دازاین» همواره پیشاپیش٬از پیش در جهان هستن است.بدین گونه که او«دازاین»«آن جا هستنی»در جهان خاص خودش٬در راه٬با هستی خودش تلاقی پیدا می کند.
با کاربست موضوعی این مفهوم در مضمون زمان٬استیلای تصور ارسطویی از زمان شکاف بر خواهد داشت.آینده دیگر از پیش جلو افتادگی آینده در تناسب با گذشته و گذشته از پیش جدا افتادگی و عقب ماندگی گذشته نسبت به آینده نیست.هستی هستنده ای به نام «دازاین»از لحاظ اونتیکی در جهات هستی کشیده می شود و از این رو همواره این هستنده«٬پیش می افتد»٬رخ می دهد٬نه در حال ٬نه در گذشته و نه در آینده٬هم در حال هم در گذشته و هم درآینده«پیش می افتد» فراتر از حال٬گذشته و آینده...
خارج از«پیش افتادگی»خارج از رخ دادن این هستنده وجود ندارد.«پیش افتادگی»از پیش افتادگی در جهات زمان٬گذشته٬حال و آینده است.با این فرض می توان ادعا داشت که «دازاین»در«پیش افتادگی اش»در گذشته٬حال٬آینده پیش نمی افتد.«دازاین»از «پیش افتاده» است.«دازاین» رخ داده است.قبل از جهات زمان و زمان در این آشکار شدگی اش در جهات نه نمایش خود بلکه تقویم اگزیستانس «دازاین»است اگر این گونه بفهمیم که «دازاین» تقویم اگزیستانس زمان است.