«اما من اوج گرفتم تا چنان شوم که به زیر پاهایم بنگرم»ایستادن بر روی زمین٬گام برداشتن بر روی آن و اوج گرفتن تا فاصله ای که زمین همچنان زیر پاهایمان به لرزه بیافتد.بر روی زمین و از فراز دیدن آن. آموزه ی بازگشت جاویدان بدون آموزه ی اراده ی معطوف به قدرت تحقق نمی یابد.زندگی به زندگی باز می گردد و من به خودم اگر اراده ی معطوف به قدرت به کار گرفته شود.اراده ی معطوف به قدرتی که در بطنش نبض«روح»می زند.روحی که عظیم ترین واژه ی زمین و زبان است.روحی که نه غیر جسمانی بلکه جسمانیتی غیر روحانی است.جسمانیت جسمانیت.روحی که بیش از هر چیز یک راه است.بر راه بودن در راه٬در راه روح بودن است و برای در راه بودن و در راه ماندن تاب آوردن(تحمل)ضروریترین است.تاب آوردن خود در راه توان روحی برای خود-روح-خود شدن است و بنابر این روح غیر اصیل که توان تاب آوردن خود در راه برای خود-روح-خود شدن را ندارد باید هم که نتواند بر روی زمین گام بردارد...
جایی نیست...؟
یه جایِ دیگه غیر از زمین!
نمیدونم...
«اما من اوج گرفتم تا چنان شوم که به زیر پاهایم بنگرم»ایستادن بر روی زمین٬گام برداشتن بر روی آن و اوج گرفتن تا فاصله ای که زمین همچنان زیر پاهایمان به لرزه بیافتد.بر روی زمین و از فراز دیدن آن.
آموزه ی بازگشت جاویدان بدون آموزه ی اراده ی معطوف به قدرت تحقق نمی یابد.زندگی به زندگی باز می گردد و من به خودم اگر اراده ی معطوف به قدرت به کار گرفته شود.اراده ی معطوف به قدرتی که در بطنش نبض«روح»می زند.روحی که عظیم ترین واژه ی زمین و زبان است.روحی که نه غیر جسمانی بلکه جسمانیتی غیر روحانی است.جسمانیت جسمانیت.روحی که بیش از هر چیز یک راه است.بر راه بودن در راه٬در راه روح بودن است و برای در راه بودن و در راه ماندن تاب آوردن(تحمل)ضروریترین است.تاب آوردن خود در راه توان روحی برای خود-روح-خود شدن است و بنابر این روح غیر اصیل که توان تاب آوردن خود در راه برای خود-روح-خود شدن را ندارد باید هم که نتواند بر روی زمین گام بردارد...
تقصیر وسعت زمین زیر پات نیست مشکل از وسعت دیدنِ وسعت دیدنیاست
اصلا من راجع به وسعت زمین حرف نزدم...