چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

هر دو یکسانیم

تو گیج خواب، من گیج تو

هر دو فرو میرویم؛ تو در خواب، من در تو...


نوشته شده توسط تو



نظرات 6 + ارسال نظر
روباه مکار جمعه 30 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 04:08 ب.ظ http://sherover.blogsky.com

این احساس توئه نه اون

این احساس توئه نه من...

مست عزیز جمعه 30 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 07:50 ب.ظ

به صورت خیلی [ت خ م ی] جوابای خیلی [ت خ م ی] می دی

من میگم حالا تو انقدر حرص نخور...

نگاه میکنم... گوش میکنم شنبه 31 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:05 ق.ظ http://negah-mikonam.blogfa.com/

عالی بود.

میدونم...

fallen شنبه 31 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 04:08 ب.ظ http://falllen.blogfa.com

بیچاره "تو"..

این اسمش بیچارگی نیست...

مجتبا.ح شنبه 31 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 04:23 ب.ظ http://faslekhakestari.blogfa.com

من هنوز گیج خوابم...

fardad شنبه 31 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 08:13 ب.ظ

az khab didan badam miyad....

فرو رفتن توی خواب رو که دوست داری...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد