چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

یه ماجرارو خیلی شلوغش نکنید، اینجوری ماجراهای دیگه خلوت میمونن

دلم میخواد اینو به آدمایی که الان رفتن ابهر به زلزله زده ها کمک کنن و آدمایی که دورادور دارن کمک میکنن بگم:  لطفا یه چنتاتونم  پخش بشین توی کل کشور و برین و دست آدمایی رو فشار بدین که هر روز 10 تا زلزله توی زندگیشون میاد و همه وجودشون رو میلرزونه و کسیم نیست که حتی صداشون رو بشنوه. اصلا کمک مالی و این چیزام نمیخوان، همون گرمای دستتون براشون کافیه...


نوشته شده توسط تو

نظرات 2 + ارسال نظر
روباه مکار شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:57 ق.ظ

ولی این گرمای ساختگی بنظرم نتونه دردی رو درمان کنه یعنی گرمایی که موقع زلزله بیاد سمت دست آدم

هیچ وقت هیچ دردی درمان نمیشه...

سیاوش پاکسرشت یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:56 ب.ظ http://mr.pakseresht.info

میشه برای این کار هم گروه تشکیل داد :)
از طرف یکی از اونایی که رفتن ورزقان و اهر برای کمک به زلزله زدگان میگم این و

لازمه که گروه تشکیل بدیم؟ نمیشه تنهایی کاری کرد...؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد