چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

همین نزدیکی

من پر از پروا هستم، پر از ترس...



نوشته شده توسط تو

نظرات 4 + ارسال نظر
کوریون شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 06:59 ب.ظ http://chorion.blogsky.com/

پر شدنه اس که ترسناکه یعنی؟ ; )

کوریون شیطان میشود. دیرین دیرین...

Welt شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:59 ب.ظ

این کلمه ی پروا منو یاد تابستونه هایدگریم انداخت.همون جا که اگزیستانس بنیادی دازاین رو پروا می دونه که با ترسم تفاوت داره.ترس همیشه از چیزی ترسیدنه ولی پروا پشاپیش پرتاب شدن درون جهانیه که می تونه ترسناک باشه.یه دازاین اصیل همیشه در دلشوره است چرا که درخانه نیست.در خانه ی گفتار روزمره در بودن با دیگران که همشه پناهگاهی برای فرار از مرگ هستند.با مرگ جهان فرو می ریزه و دازاین اصیل روبه روی عدم قرار میگیره و در دا یعنی اون جایی قرار میگیره که هستی منکشف میشه.با مرگ ایستادن روبه روشه که هستی گشوده میشه.و این وضعیت مشترک همه ی ماست همه ی مایی که در خانه نیستیم...

کوریون یکشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 04:59 ب.ظ http://chorion.blogsky.com/

از شیطان بودنش، فقط رجیم بودنش موند واسش ..
-
شما علی الحساب پروا کن، ما همین دور و ورائیم .. دیدین دیدین ...

کوفت...

30ma شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:36 ق.ظ http://sadsaltanhayi.blogfa.com/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد