چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

نترس، حتی وقت هایی که زیاد لب میگزم

من در شب های بی کسی تو که هیچ وقت هیچ کس نفهمید

من در خم شراب تو

ماندم و نگندیدم...


نوشته شده توسط تو

نظرات 2 + ارسال نظر
absolution دوشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 02:12 ق.ظ

هنوز دست و پا می زنیم...

اوهوم...

حدیث سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 11:35 ب.ظ http://pelk-e-nime-baz.blogfa.com

در شب های بی کسی تو، همه کس میشوم تا مستت کنم تا بمانم...

خوبه حدیث خوبه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد