چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

من فردا شب میخوام عروس بشم اما اذیتم میکنن

انگار میخوان تو منو حتی روز عروسیمون گم کنی و هرگز پیدا نکنی...


نوشته شده توسط تو


نظرات 2 + ارسال نظر
عابر دوشنبه 1 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:08 ق.ظ http://photonote

کاش میشد با یه چیزی مثل مگس کش پراکندشون کرد،
موجودات وزوزویی رو که به جای خون ، روح می مکن

هر چند مطمئنم که عروس شدن تو مثل خودت حاکم بر شرایط بوده نه محکوم
مبارک باشه توعروس خانوم
همه نو عروس میشن
تو، تو عروس :)

مرسی...

پ.نون سه‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 12:56 ب.ظ http://babune.blogsky.com

سلام

هنوز غمگینی که.....

خوب باشی

نه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد