من و شبهای کلافگی که حتی نمیبارند...
نوشته شده توسط تو
فکر میکنم که همه ی ماها از این جور ادما باید بترسیم...
نه...
اصلا چرا من وقتی با اینا مواجه میشم یه حس ترس همراه با غم وحشتناک میاد سراغم...؟ چون خودتم یکی از اینایی
شاید...
فکر میکنم که همه ی ماها از این جور ادما باید بترسیم...
نه...
اصلا چرا من وقتی با اینا مواجه میشم یه حس ترس همراه با غم وحشتناک میاد سراغم...؟
چون خودتم یکی از اینایی
شاید...