چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

دور شدن از من

میخواهم بروم از من  

خودم را از خودم پنهان کنم  

باید با خود وداع کنم   

 این روزها زیادی به خود دچار شدم


نوشته شده توسط من

نظرات 76 + ارسال نظر
خاتون شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:28 ق.ظ http://ghadamhayelarzan.blogfa.com

با اجازه لینک شدین

خواهش میکنم .باعث افتخاره

منتظر شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:33 ق.ظ http://www.2561367.blogfa.com

می خواین همین طور پنهان بمونید
کسی نمی خواد چیزی بگه
این نامردی نیست ؟
کافه م رو می گم

بی خیال منتظر
از بچه ها بپرس

wrong شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:43 ق.ظ http://wrong.blogsky.com

چه وحشتناک

اصلا این وحشتناک نیست

احسان شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:08 ق.ظ http://www.ragse-galam.blogfa.com

میترسم از خالی کردن تنها مامنم ...
این گرگها دنبال بره میگردن...

زیادی درگیر خود بودن هم خوب نیست

فرداد شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:31 ب.ظ http://ghabe7.blogsky.com

سلام...
حالا که من اومدم...تو می خوایی بری؟
در گوشی بگم یا نه...کدوم یکی از من و تو نوشتین؟
...
راستی از اون قرار دیدار چیزی نمی گین؟...چه خبر بود؟

سلام فرداد . خوبی؟
من از خودم میخوام دور شم نه از شما
قرار هم خوب بود
من

نئو شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:35 ب.ظ http://cruel-life.blogsky.com/

دچار خود درگریری شدی.....همه این روزا دچارش شدن....میدونی مد شده

نه نه اصلا من با خودم درگیر نیستم
من زیادی به خودم عادت کردم

pastel شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:40 ب.ظ http://hb-20.blogfa.com

خودتو باید پیدا کنی تا با خود وداع کنی!
دچار بودن بد نیست...البته تا یه اندازه !!!

زیادی خودم و یافتم پاستل

حسین رها شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:44 ب.ظ

جرات میخواد این دور شدن ها!

این پست از کیه؟

خیلی به خودم نزدیک شدم حسین
و معذرت میخوام یادم رفت بنویسم از من

کهربا شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:08 ب.ظ http://kule.blogfa.com

از خودت به کجا؟

به یه کم آنطرف تر از خودم

خاتون شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:20 ب.ظ http://ghadamhayelarzan.blogfa.com

راستی یادم رفت بابت دیروز ازتون تشکر کنم مرسی خوش گذشت و جای همه ی اونهایی که نیومدن خالی بود

به ما هم
و خالی بود جای دوستان

عمو پوریا شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:36 ب.ظ http://www.UncleP.blogsky.com

همه در پس یک نگا است
گمشدن از خود
یا که وداع
با نیم نگاه گذشته می توان با خود وداع کرد یا که گم شد
وای اگرروزی در خود گم شوی . ..
می دونی که چی می گم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اینطور که بوش می آد خیلی از اونا که گفته بودن می آن نیومدن :|
من که وجدانم راحت از اول گفتم شدیدن کا دارم
امید وارم هر چند تا که بودین خوش گذشته باشه

من در خودم فرورفتم اما غرق نشدم
من راههایی برای برگشتن به خودم رو باز گذاشتم

و اینکه همه ی دوستایی که گفتن اومدن و خیلی هم خوش گذشت

الناز شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:36 ب.ظ http://www.barangoone.blogfa.comw

اگه جسارت رفتن رو داری خب برو اما میدونم زود دلت تنگ میشه واسه خودت . هیچ جا خونه خود آدم نمیشه . برمیگردی ...

آره حتما دارم ...
و حتما برمیگردم به خودم اما نمیدونم کی. شاید وقته پیری

سارا شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:41 ب.ظ http://srasara.blogfa.com

کجا؟
من یه قوطی دارم ومیرم توش گم میشم

وجود من تو قوطی جا نمیشه
یه دنیا براش لازمه

siavash pakseresht شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:41 ب.ظ http://spakseresht.ir

veda kon :-)

یه به جهنمم پشتش میذاشتی سیاوش

آغازی دیگر شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:53 ب.ظ http://start2.blogsky.com

با چشم بسته خودتو ببین.دیدی؟بازم دلت میاد با خودت وداع کنی؟

منصوره تو زندگیه من و از این رو به اون رو کردی
من و به غلط کردن انداختی
میخوام برگردم به خودم

مست عزیز شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:04 ب.ظ http://dear-drunk.blogspot.com

دستت را توی جعبه ی آرزوهایت کن و خودت را بکش بیرون !

دچار نشدی هنوز ! فکر می کنی شدی !

همون دیگه
در جعبه ی آرزوهام و قفل کردم کلیدشم نمیدونم کجا گذاشتم

ستایش شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:10 ب.ظ http://www.baran8904.blogfa.com

ببین بی خیال هر کی میشی بی خیال خودت نشو
در ضمن درست ۱۰دقیقه طول کشید تا این وب باز شد ۵دقیقه هم طول کشید تا قسمت نظرات باز بشه
من دیوونه شدم.چرا فقط مال تو اینجوری باز میشه.اشکال از سرور منه یا وبت هم چسبندگی داره؟؟؟؟؟

من اصلا نمیخوام بی خیاله خودم بشم
من فقط دلم خواسته که یه کم از خودم فاصله بگیرم
احتمالا این به خاطر چسبندگیهای وبلاگومنه

ستایش شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:12 ب.ظ

بعدشم من چرا تو لینکا نیستم؟

اوه اوه اوه
اصلا بهت نمیاد انقدر خشن باشی
.چشم همین الان اطاعته امر میشه

فرداد شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:19 ب.ظ http://ghabe7.blogsky.com

آخ آخ...پس درگوشی رو باید بگم:
...اولش که دلم براتون تنگ شده بود....بعدش...بعدش....اگه تونستی خودتو از خودت پنهان کنی جون من(فرداد)بهم بگو...خب؟...
در ضمن درمورد اون جمعه هم بگو برام که چه حال و هوایی داشت...خیلی دوست دارم حستونو بدونم....ببخش که در گوشی طولانی شد...آخه چند روزی که نبودم رو باید جبران می کردم....به تو هم سلام منو برسون....اه...چرا ول نمیکنم ...انگار خیلی دردو دل دارم....انگارگوش مفت گیر آوردم

باشه فرداد جان بدونه قسم هم میگم بهت
جمعه هم خوب بود و جای شما خالی . و بعدا در گوشی بهت میگم در موردش
من از در گوشی حرف زدنت خوشم میاد اصصصصصصصلا خودتو معذب نکن

منتظر شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 03:00 ب.ظ

وای من انتظار داشتم بعده دیدار دیروز یکمی این اخلاق / من / ینی در واقع جناب خودت منظورمه عوض شه که مثه اینکه بدتر شده
خیلی ببخشیندا یکی از اون بچه ها خود شوماییندا

اشکال نداره / نگید / منا تو ندونستن هاهمون غرق می شیم / کاش فقط خفه نشیم و تهش به مردن ختم بشه


خستت منتظر

اگه قرار بود بعد از دیدار نظرمون عوض بشه که اصلا قراری نمیذاشتیم

ستایش شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 03:23 ب.ظ

قربونت برم از الفاظ بد استفاده نکن
من دوست ندارم
اصلا بیا منو بزن

نه بابا الان میرم اصلاحش میکنم

zeinab شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 03:25 ب.ظ http://makhfigah90.blogfa.com

دچار یعنی عاشق!
اشتباه نکن عزیز جان!

عاشق خودم ؟
نه در این حد...

سارا شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 03:27 ب.ظ http://mikhahamtanhabasham.blogsky.com

کاش میشد آدم بعضی وقتا با خودش وداع کنه ..............

میشه ... ولی باید خیلی به خودت نزدیک بشی

دلارام شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:01 ب.ظ http://delaram360.blogsky.com

همیشه باید از خودت کمی فاصله بگیری
تا "من" واقعیت رو بهتر درک کنی

موفق باشی در این وداع
فقط امیدوارم دلتنگ نشی

باید انقدر به خودت نزدیک شی که یهو دل خودتو بزنی
تنها در اینصورته که میتونی از خودت کمی دور شی

حسام شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:23 ب.ظ

حس مازوخیستی غریبیه.../

ولی من این احساس و ندارم و خودم و آزار نخواهم داد

سیب شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 05:14 ب.ظ http://sibeleila.persianblog.ir/

سلام عزیزم
کلا من اونو اشتباه نوشته بودم
هی دنبال این میگشتم که کجا و برای کدوم بلاگ بوده
خوبی دوست جان
بازم تشکر از بابت همه زحمتهایی که کشیدید
به زودی زود یه قرار خوشگل دیگه بذارید
تفریحی هم باشه که بهتر
عیــــــــــــــــــــــــــــن این تورهای گردشی
اونوقت وبگردیمون با گردشمون قاطی میشه!

از این اشتباهات پیش میاد حالا خوبه اینجا بود
خوشحال شدیم دیدیمتون

منتظر شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 05:46 ب.ظ

من حرفم پس گرفتم نمی خوام چیزی بدونم
ندونستن بهتر دونستنه
دونستن واسه آدم مسولیت میاره

ای بابا
منتظر شاکی نشو
ببین من اصلا حوصله ی تعریف کردنه این چیزارو ندارم

پ.نون شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:03 ب.ظ http://babune.blogsky.com

من به خودم آلوده شده‌ام. پادزهرم را نمی‌یابم.

پادزهرم را نیافتم پس از خود گم میشوم

ساسان شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:04 ب.ظ http://behesht.persianblog.ir/

سلام من جان!
من هم اگه اسمم من باشه زیادی یه خودم دچار میشم/

حالا که ساسانی به چی دچاری پسر جان؟؟؟؟؟؟
سلام

ofto شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 07:08 ب.ظ http://www.0fto.blogfa.com

ما هم دچاریم!!

خوب تو هم دور شو

مژده شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 07:18 ب.ظ

به خود دچار شدن بهتر از به دیگران دچار شدنه.به خودت آویز باشی بهتره.

(برای تو):ببخش بابت آهنگ.هنوز دارم سعی میکنم پیداش کنم.سایت رو دارم.اما کمی زمان لازمه.چون آهنگای زیادی اونجاست.باید بگردم.

آره خوب ولی زیادیش هم دل آدم و میزنه

شبنم شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 07:31 ب.ظ http://www.bihonar.blogfa.com

هرچه از من دور میشوم به من نزدیکترم...

هر چه از من دور میشوم به تو نزدیکتر میشوم

دیوانه شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:19 ب.ظ http://divanekhane.blogsky.com

راهی ساده در پیش نداری . فقط کافیست هر آنچه که امروز داری را بیاندازی دور و بروی . هر کجا رفتی فقط مواظب سایه ات باش تنها اوست که برای تو می ماند بی ریا و به تو کمک خواهد کرد این دچارگی را بکشی.

باز هم برای همه چیز ممنون رفیق

میدونم راهه سختیه /شاید هرگز به مقصدی که تو ذهن خودم ساختم نرسم. اما از سکون در خودم بهتره

و ما هم از محبت و معرفت شما ممنونیم

اختر شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:51 ب.ظ http://www.chitaaa.blogfa.com

می دونی چیکار کن؟ چند روز اصلا به خودت فکر نکن. انقدر خوبه. جواب می ده. یهو می بینی خودتو یادت برفته!

د همون دیگه نمیتونم
همچین تو خودم فر خوردم که نمیتونم از خودم بکشم بیرون
خیلی سخته اختر خیلی

فاطمه شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:24 ب.ظ http://www. theater-caterpillar.blogfa.com

اهنگتونو دانلود کردم بالاخره.

خوبه. برو خوب گوش کن

فاطمه شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:26 ب.ظ http://www. theater-caterpillar.blogfa.com

من امروز با خودم وداع کردم.
با یه کاغذ و یه خودکار مشکی و یه دست خودکار دست گرفته و حرفایی که منتظر بودن همه اینها با هم یکجا باشن تا بریزن بیرون

باید حس خوبی داشته باشی الان

فرشته شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:56 ب.ظ http://earthangel.blogfa.com

اگر هنوز به خود شیفتگی نرسیدی فک نمیکنم مشکلی تو افکارت باشه


+امیدوارم میتینگ خوش گذشته باشه :)

من به خود شیفتگی رسیدم فرشته ...

فرناز شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:59 ب.ظ http://www.charkhrisak.blogfa.com

برو ...
اگر دلت میگه برو باید بری !‌
اما من دلم برای خود ِ من تنگ میشه . خیلی /.

اوهوم دلم این و میخواد
ولی این کار شهامت میخواد و شاید من این شهامت رو نداشته باشم

آواتار شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:29 ب.ظ http://www.jvmt.blogfa.com

بازم خوش بحال شما...

چون من فقط دنبال اینم که یه خلوتی برای خودم پیدا کنم ابدی...

حمالی واسه مردم آرامش و آسایش برام نذاشته

بهار شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:06 ب.ظ http://zendanebihesar.blogsky.com

از این دچار زیادی خودتو رها کنی چی میشه مثلا؟
این زندگی کوفتی قشنگتر میشه؟ یا راحتتر؟
ما باید رنج بکشیم من جان حالا این وری یا اونوری

پیمان شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:16 ب.ظ http://payan-rah.blogfa.com

دچار یعنی عاشق ...

نه بابا پیمان جان

MisspInk یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:34 ق.ظ

ما به خود دچار نیستیم و این حس و داریم!

ولی من این حس و دارم
من انقدر به خودم دجار شدم که فقط خودم و میبینم

MisspInk یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:35 ق.ظ

دور شدن که کافی نیست

باید فرار کرد!

از خودم بیزار نشدم که بخوام فرار کنم
میخوام یه کم از این وابستگی بکاهم
(بکاهم و خوب اومدم)

pink(ساحل) یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:59 ق.ظ http://www.togetherlife.blogsky.com

بهتر است مدتی (او) شوی تا بدانی من بودن بهتر است!

نمیتونم او رو انتخاب کنم
نمیدونم کدوم او بشم

منتظر یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:00 ق.ظ http://www.2561367.blogfa.com

رفتنی باید بره / پس برو
خوش به حال اون افرادی که بالاخره به راز تو من تو اون کافه پی بردن

فدایی داری دو آتیشه

شوما در قبال مخاطبات مسولیت داری / در هر صورت شاکی شدن تو ضمییر ناخوداگاه افراده / نمیشه کاریش کرد

خستت منتظر

ای بابا منتظر جان من و تو رازی نداریم

مجتبی یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:49 ق.ظ http://www.khoshbash.blogsky.com

دور شدن از خود کجا دورهم نشینی با دوستان کجا؟
گزارش محفل دوستانه چی شد؟

دور شدن از خود آنجا و دور هم نشینی اینجا
جای شما خالی بود

دختر مردابی یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:21 ق.ظ http://dokhtaremordabi.blogsky.com

مگر می توان از خود پنهان شد...
او تو را می یابد و دوباره در جان تو رسوخ می کند...
رفتنت بیهوده است و وداعت بی دلیل، او تو را رها نمی کند...

و سلام

نمیخوام پنهان شم
من مراقب خودم هستم و البته که شاید بیهوده باشد این رفتن
سلام

دلارام یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:33 ق.ظ http://delaram360.blogsky.com

گاهی باید بروی
گاهی باید از خودت فاصله بگیری
باید جدا بشی
تا به من واقعیت برسی
ولی مواظب باش
گم نشی

مرسی
این کامنت رو دوست داشتم

حسین رها یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:54 ق.ظ http://www.sabz-rha1.blogsky.com

دقیقا کجاش ای بابا داشت؟

اونجاش...

M O K A یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:31 ب.ظ

هی می خوام در لفافه نظر بدم نمی تونم دیگه .. نمی تونم ((:

موکا جان تو بیا نظر بده در لفافه و بیرون لفافش فرقی نداره
. بگو پسر تو میتونی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد