سر انگشت احساسم را میکشم رو دیوارهایی که مرا در بر گرفته.بعد تمام بدن خود را لمس میکنم.اول پیشانی سپس ابروها و چشمها, چشمهای براقم,میکشم سر انگشت احساس را بر روی گونه و بینی بر روی لبها, به اینجا که میرسم کمی مکث میکنم.لبها تمنای بیشتری دارند انگار.انگشتانم از روی لبهایم سر میخورد و میخزد بر روی گردنم و تمام بغض های گلو و حرفهای نگفته را نوازش میکند که بعد از چند ثانیه اشکهایم سرانگشت احساس را تر میکند.
احساس میکنم موهایم خوشبو تر شده است,انگار تمام بدنم فرو رفته در گلبرگهای میخک قرمز و نبض احساسم تندتر میزند. این روزها روحم مثل باغی بزرگ شده است اصلا انگار درونم پروانه ها پرواز میکنند یا شاید هم میرقصند فقط تنها چیزی که آزارم میداد تا یک ساعت پیش این بود که نمیدانستم این چه رازیست وقتی پروانه ای از درونم بیرون میپرد چرا دیگر باز نمیگردد.اما حالا میدانم تعبیرش چیست و بگذارید تعبیرش برای من و تنها برای من مثل یک راز باقی بماند.فقط این را بدانید دوباره باید سرانگشت احساس را روی دیوارهایی که مرا در بر گرفته بلغزانم...
نوشته شده توسط تو
نه مته اینکه رسما عاشق شدی تو
ببین باهات چیکار کرده که تو رو عاشق خودش کرده
نچ...عاشق نشدم...
اوهوووووم....
مرضضضضض... :)))
اصلا معلوم نیست که عاشق شدیا!! p-:
شبیه جمله های اولتو تو یه کتابی خونده بودم که یادم نیس چی بود! :-؟
نشدم...عاشق نشدم زینب...
من کجاست؟
چمیدونم...تو پستای خودش دنبالش بگرد...
دختر خوب نیست ایقدر خشن باشه
خوبه...
نچ ...
عاشق نشده ...
ی احساس با این جنس، ... تو این مایه ها هوس کرده
به کسی هم ربط نداره !
یه جورایی خوشم میاد وقتی خواننده های وبلاگمون هم وحشین...
اما ای وحشی بی نام نشان اینجا فقط من جواب آدما رو میدم...یات باشه!
نه بابا کی گفته هذیونه!!!!
خوشم اومد از اینجا
راستی ببینم اینجا دو تا مینویسین من و تو؟؟؟؟
بازم میام پیشت
دوست دارم اینجور نوشته ها رو کلا
آره دو نفریم...
بیا ولی جان من شلوغ بازی در نیار...
امیدوارم!
امیدوار باش...امیدواری خوبه جوان...
و دیگر جوان نمی شوم
نه به وعده عشق و نه به وعده چشمان تو
...
میشوی...قول میدم میشوی...
به لب هایم که میرسم به هم می دوزمشان تا تمنایی نکنند دیگر
تمناهاش دلچسبه...
روح زیبایی داری این روزا
آره احتمالا زیباست...
رازت تو سینت بمونه همیشه اما این پستات منو داغون می کنه، برمی گردم به خودم و این اصلا خوب نیس
برگرد به خودت حتی اگه اصلا خوب نباشه...
این پست های آخریت ( تو ) یه حس و حالِ قشنگی دارن"
همین
واقعا همین...