فک کن از یه ارتفاع هزار متری پرت بشی توی یه استخری که عمقش هزار متره...
پینوشت:نمیدونید چقدر دارم با این کلمات ور میرم که بتونم بگم چه حسی و حالی دارم این چند وقته...بالاخره موفق میشم فقط باید کمی صبر کنید.
نوشته شده توسط تو
وااااااااییه لحظه دیگه هیچ چی حس نکردم
چون تازه واردی بهت میگم که خیلی از این شکلکا نزار...خوشم نمیاد...خوش اومدی...
تشنه ی این سقوطم..به شرطی که استخرش خالی باشه ..یه نفرم باشه که از پشت هلم بده...این روزا اینجورین ...یا ما یه جوری شدیم؟؟؟؟
این روزا من اینجوریم...
نمیخوام بهش فکر کنم!
نترس حسین...آروم چشمات رو ببند و تصور کن...
تهمت چرا!گناه تو ایمان مطلق استبیشک خدای مست تو شیطان مطلق استیک لحظه جای من بنشین رو به آینهحال مرا ببین که پریشان مطلق است
نمیفهمم یعنی چی...
loading...
لود شد نتیجش رو اعلام کن...
بعد از فریاد چیه؟!
تو بگو...
گریه ست و بعدش...!
و بعدش...؟
عاشق اینجور کارام اما اگه 1000 مترش 1000000 متر بود بهتر ه که به اب نرسیده خلاص شیم
خوبه...اگه عمقشم ۱۰۰۰ باشه خوبه ها...چون احتمالا دیگه به بالا نمیرسی...تو عمق تموم کنی بهتره به نظرم...
مثل یه کابوس ِ هیچ وقت به اون تهش نمیرسی از ترس همیشه معلق می مونی توی میونه های راه این راه ِ لعنتی تمومی نداره انگار
وقتی نفس آدم بند میاد کیف میده...
آرامش و سکوت در ...
اوهوم...به همراه بند اومدن نفس...
نه چشمام را می بندم نه تصورش می کنم.چون از هر دو (آب و ارتفاع)وحشت دارم
نترس...تصور کن...
ما صبرمون کم نیست ... اما زیاد هم نیست
راجع به تو یکی مطمئنم صبرت به اندازه کافیه فرخ...
مسموم گفت:مثلِ یه کابوسِ.واقعا همینه.
فک نکنم همین باشه...
از ارتفاع می ترسم خیلی...فکرکن که از ارتفاع هزارمتری... نه...
آره...بیا مهشید...آره...این پست رو ((تو)) نوشته, یه آدم دوزاری ننوشته که.به من اعتماد کن...
ای کاش فقط ارتفاعش بی نهایت بود
تو با ارتفاع بی نهایت تصور کن...
ما تا انقلاب مهدی صبر می کنیم.
...؟
حس شناور شدن...
مطمئنی...؟
واااااااای
یه لحظه دیگه هیچ چی حس نکردم
چون تازه واردی بهت میگم که خیلی از این شکلکا نزار...خوشم نمیاد...
خوش اومدی...
تشنه ی این سقوطم..به شرطی که استخرش خالی باشه ..یه نفرم باشه که از پشت هلم بده...این روزا اینجورین ...یا ما یه جوری شدیم؟؟؟؟
این روزا من اینجوریم...
نمیخوام بهش فکر کنم!
نترس حسین...
آروم چشمات رو ببند و تصور کن...
تهمت چرا!
گناه تو ایمان مطلق است
بیشک خدای مست تو شیطان مطلق است
یک لحظه جای من بنشین رو به آینه
حال مرا ببین که پریشان مطلق است
نمیفهمم یعنی چی...
loading...
لود شد نتیجش رو اعلام کن...
بعد از فریاد چیه؟!
تو بگو...
گریه ست و بعدش...!
و بعدش...؟
عاشق اینجور کارام اما اگه 1000 مترش 1000000 متر بود بهتر ه که به اب نرسیده خلاص شیم
خوبه...اگه عمقشم ۱۰۰۰ باشه خوبه ها...چون احتمالا دیگه به بالا نمیرسی...تو عمق تموم کنی بهتره به نظرم...
مثل یه کابوس ِ هیچ وقت به اون تهش نمیرسی از ترس همیشه معلق می مونی توی میونه های راه
این راه ِ لعنتی تمومی نداره انگار
وقتی نفس آدم بند میاد کیف میده...
آرامش و سکوت در ...
اوهوم...به همراه بند اومدن نفس...
نه چشمام را می بندم نه تصورش می کنم.چون از هر دو (آب و ارتفاع)وحشت دارم
نترس...تصور کن...
ما صبرمون کم نیست ... اما زیاد هم نیست
راجع به تو یکی مطمئنم صبرت به اندازه کافیه فرخ...
مسموم گفت:مثلِ یه کابوسِ.واقعا همینه.
فک نکنم همین باشه...
از ارتفاع می ترسم خیلی...
فکرکن که از ارتفاع هزارمتری... نه...
آره...بیا مهشید...آره...
این پست رو ((تو)) نوشته, یه آدم دوزاری ننوشته که.به من اعتماد کن...
ای کاش فقط ارتفاعش بی نهایت بود
تو با ارتفاع بی نهایت تصور کن...
ما تا انقلاب مهدی صبر می کنیم.
...؟
حس شناور شدن...
مطمئنی...؟