با درود بر دوست عزیز شب زندان با "و همه به دنبال یک لقمه نان!!!!" به روز شد. منتظر حضور گرم و سبزت http://shabzendan.blogfa.com http://shabzendan.blogsky.com
ما شب زندان رو بدون رندان میخوایم....
MisspInk
سهشنبه 12 بهمنماه سال 1389 ساعت 01:59 ب.ظ
من حقمو می خوام
:دی
نه خیلی هم سکوت میکنی....
MisspInk
سهشنبه 12 بهمنماه سال 1389 ساعت 02:00 ب.ظ
ایشالا اون دنیا نتیجه ی زخمتانوت رو می گیریم!!!
میگیرم...یه جایی خواهم گرفت...
MisspInk
سهشنبه 12 بهمنماه سال 1389 ساعت 02:01 ب.ظ
هیچ وقت، هیچ حق السکوتی در کار نیس. شاید... (ترجیح میدم سکوت کنم و این سکوتم رو نذار به حساب فهمیدنم). ------------------------------------------------------- در مورد نظری که دادی باید بگم قضیه چیزی فراتر از این حرف هاست. هیچ ترسی در کار نیست. حتی اگه بمیرم هم مشکلی پیش نمیاد. یه چیز جالب این که هر دختری که این نوشته رو خونده (فک کنم با تو بشن 6 نفر)همچین حرفی زده و پسرها نه.
همه سکوت ها لزوما پشتش فهمیدن نیست...
آرمین
چهارشنبه 13 بهمنماه سال 1389 ساعت 02:01 ب.ظ
سلام خواستم ایمیل بزنم، که شرمنده از این که نمی تونم به قرار روز جمعه برسم. اون روز(15 ام) اجبارا" باید شیفت جای یکی از همکارا وایسم. خیلی دوست داشتم می شد و می تونستم بیام. امید وارم خیلی میتینگ خوبی در پیش داشته باشین و البته ادامه دار، تا ما هم بعدا" بیام.
فکر کردم دیدم یه ذره حال دارم واسه حسین میل زدم . توام هر جا که رفتی سکوت کن باشه ؟ احتمالا یه پیرمرد نود ساله ای که شبیه هیچ کدوم از تصورات بچه ها نیستی .
زندگی چیزی پرداخت نمیکنه اون اینقدر نامرده که اول امتحان میگیره و بعد درس میده ------- راستی کجا ؟چه قراری دارین؟ چرا کسی به ما چیزی نگفته ؟ نهار هم میدیدن دیگه
تویی زندگی وقتی که میبینی با حرف زدن به جایی نمیرسی بهترین کار سکوت .
بله....
با درود بر دوست عزیز
شب زندان با "و همه به دنبال یک لقمه نان!!!!" به روز شد.
منتظر حضور گرم و سبزت
http://shabzendan.blogfa.com
http://shabzendan.blogsky.com
ما شب زندان رو بدون رندان میخوایم....
من حقمو می خوام
:دی
نه خیلی هم سکوت میکنی....
ایشالا اون دنیا نتیجه ی زخمتانوت رو می گیریم!!!
میگیرم...یه جایی خواهم گرفت...
عزیزم چه قد دلم واسش تنگ شده بوود ----->
ماچش کن...
بیاباهم بریم حقمونو بگیریم...
سلام
تنهایی باید رفت...
MmMmMmUuCh --->
:)
اوووووووف
شما به اینا میگی حرف؟!
اِی بابا...
داداش این تازه سکوتمونه!!!!
منم نتیجه ی زحمتام و می خوام اون دنیا
باشه...
این شعر...
شبیه من نیست...
چون...
خود منم...
این شعر نبود...
خود تو...!
زندگی...
به کسی...
چیزی نمیده...
فقط ازمون...
می گیره...
دقت کن...
ببین...
چقدر چیز...
تا الان...
ازمون گرفته...
دلم نمیخواد بهش فک کنم...زیادی ازم انرژی میگیره...
همراه با پول یارانه!آخر هر ماه...کارت بیسج و یادت نره!
باشه...
ر آن شبی که برای همیشه می رفتی
در آن شب پیوند
طنین خنده من سقف خانه را برداشت
کدام ترس تو را این چنین عجولانه
به دام بسته تسلیم تن
فرو غلتاند
.....!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
آدم ها دارن تاوان بد فهمیشون و از زندگی می دن.... بیچاره زندگی که ما رو تحمل می کنه!
لزوما همه بد فهم نیستن....
ای بابا زندگی این حرفا سرش نمیشه
سرش نمیشه....پاش که میشه... :)
هر وقت از اینجور سوالا از بابابزرگ مامانم می پرسیدن می گفت: خواهد داد!!
سلام
بابا بزرگ مامان بزرگ...!!!!!!!!!!!!!
HiiiichVaght...!
سیاوششششششششششش!!!!
gharareton sarjashe?kia mian?ha?:d
سر جاشه هیس عزیز...شاید اعلام کنیم...تو که بیای حله... :)
سلام
دلم برای شما دوتا تنگ شده مرسی که به یادم بودین
.
حق السکوتش و داریم پرداخت می کنیم صبح به صبح
پای یه طناب که این روزا پر کار شده
مرسی که مهربونی...
چرا پای طناب...؟؟؟
حرف قشنگی بود. ولی می خواستن سکوت نکنن.
گاهی بیشتر از این کاری نمیشه کرد ژوان...
چاره ای به جز سکوت نیست !
فهمیدن هم که اجبار نیست . دوست دارم گاهی خودم و به نفهمیدن بزنم !
بزن...کار راحتیه...
حرفی زدی که جوابی براش نیست
فهمیدنهایی که بیشتر به خودمون ضربه میزنه
فهمیدنهایی که نفهمیدنش بعضی اوقات بهتره
بهتره اما نمیشه کاریش کرد...
پدر ما رو در نیاره حق السکوت دادن پیشکشش!
شاید...
هیچ وقت، هیچ حق السکوتی در کار نیس. شاید... (ترجیح میدم سکوت کنم و این سکوتم رو نذار به حساب فهمیدنم).
-------------------------------------------------------
در مورد نظری که دادی باید بگم
قضیه چیزی فراتر از این حرف هاست. هیچ ترسی در کار نیست. حتی اگه بمیرم هم مشکلی پیش نمیاد.
یه چیز جالب این که هر دختری که این نوشته رو خونده (فک کنم با تو بشن 6 نفر)همچین حرفی زده و پسرها نه.
همه سکوت ها لزوما پشتش فهمیدن نیست...
کوفت....
نشان بزدلی که هست
...؟؟؟؟
مهارت بسیار بالا در بیان هرآنچه همه میخواهیم بگوییم....آفرین بر من!
این پست رو تو نوشته ها...
باید بگی آفرین بر تو...
آیکون حسودی... :)
حالا حق السکوت من و بابت اینکه کامنتای بالا رو بستی و کامنتای من نیست شده بده
بس کن انقدر شیطونی نکن دختر...
چرا تو و حسین زدین قسمت نظر خواهیتون رو حذف کردین / نظر خواهیه پست جدیدتون رو می گم
مشکلی پیش اومده
نه مشکلی نیست...
روزهای بدی رو میگذرونم
و
ممنون که هستی و آن رو فراموش نمی کنی ...
فرناز میتونیم کمکت کنیم...؟؟؟؟
باشه
باشه
اگه دیگه اومدم تو وبت
میام فقط واسه " من " کامنت می ذارم
یادت باشه هااااااااا
ناز نکککککککن ناز تو دیگه خریدار نداره...
این همه اطفار و ادا گرمی بازار نداره... :))
من بی معرفتم؟؟؟
اوهوم...
میخواستم چند تا فحش رکیک بدم و زندگی رو به باد ناسزا بگیرم و .....
روم نشد . باز هم سکوت و باز هم حق السکوتی که به ما نمیپردازند
خودت رو خالی کن فرخ جان...فریاد بزن و ناسزا بگو...نزار اینا بعد یه مدت بشه بغض...اینجا راحت باش....
تو از کجا فهمیدی؟چرا میگی بی معرفتم؟
کم پیدایی...
خفه باشی بهتره.در ضمن این ماییم که باید به زندگی جواب بدیم نه زندگی به ما.
اون عکس رو خودم درست نکردم.واسه آهنگ هم تا فردا شب بهم وقت بده.ایمیلت رو واسم بذار.
اوکی...
سلام
ببین من شاید بیام خودتو ببینم برم
یعنی داخل نمیام
چرااااااااااااااااااااااااااا...؟؟؟؟
سلام و عرض ادب:)
خوش بگذره بهتون فردا.
من که نمی تونم بیام ولی خیلی دوس داشتم بیام!
چه حیف...
هرکى فهمید بالاخره یه روز سرشو کردن زیر آب. زندگى بیرحمترین مافیاى دنیاست.
بله دقیقاْ...
سلام
خواستم ایمیل بزنم، که شرمنده از این که نمی تونم به قرار روز جمعه برسم.
اون روز(15 ام) اجبارا" باید شیفت جای یکی از همکارا وایسم.
خیلی دوست داشتم می شد و می تونستم بیام.
امید وارم خیلی میتینگ خوبی در پیش داشته باشین و البته ادامه دار، تا ما هم بعدا" بیام.
چه بد شد...
سکوت که حقی ندارد
اگر فریاد زدی ، حق داری ...
+چرت گفتن هایم را تحویل نگیرید این روزها ...:|
چرت نیست...داری خودت رو تخلیه میکنی...تخلیه کن...
نت ندارم. با گوشی میام. میام بعضی ها رو میخونم.نمیشه با گوشی پست داد...
:)
man nemtonam email bezanam.ama miam age zende bodam.
میبینیمت...
باری بیسار همین گونه است!
من که عجیب به زندگی کردن خودم مشکوکم!
مشکوک باش...
تو دختری؟
شما چی...؟؟؟شما کلا هویت داری...؟؟؟؟
خودمم سردرگمم والا...
من نمی ام ولی نظرمو در مورد شما و دوستان گفتم وتو بلاگم پست گذاشتم
چه بد که نمیای...
وای من حال ندارم ایمیل بزنم . ولی بنده اونجا خواهم بود حتما فردا . حالا اگه واجبه ایمیل بزنم آدرسشو برام بذار جناب تو .
اوکی...منتظریم...
فکر کردم دیدم یه ذره حال دارم واسه حسین میل زدم . توام هر جا که رفتی سکوت کن باشه ؟ احتمالا یه پیرمرد نود ساله ای که شبیه هیچ کدوم از تصورات بچه ها نیستی .
سکوت میکنم...:)
زندگی چیزی پرداخت نمیکنه
اون اینقدر نامرده که
اول امتحان میگیره و بعد درس میده
-------
راستی کجا ؟چه قراری دارین؟
چرا کسی به ما چیزی نگفته ؟
نهار هم میدیدن دیگه
خودم حریف زندگی میشم یه تنه...
تو نگران نباش...
به زلالی ِ نگاه ِ تو...
به طراوت ِ حضور ِ تو
هنوز مانند ندیده ام....
به بی قراری ِ قلب ِ من
به وفای عشق ِ من...
هنوز مانند ندیده ای....
سبز باشی و بی کران
:)
خیلی جالب بود!!
حق سکوت چیه بزاره آدم های با شعور و با فهم به راحتی زندگی کنن اینقد چوب...
به حق سکوت نیازی نیست!
والا به خدا با این دنیاشووووووووون!!
والا...با اون نوناشون... :)
سلام :) خوش گذشت؟ جای منو خالی کردی؟ گزارششو میذاری؟ اگه نمیذاری برا من میفرستی؟ ممنون این ادونس!! خارجی گفتم که ریگانم بفهمه...
بعدا با هم صحبت میکنیم...