چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

مطمئنم که بازم هیچ گهی نمیخورم

دلم میخواد برای یک روز تمام دنیا رو اروم و تاریک کف دست من بزارن...


نوشته شده توسط تو

خرده هایش تمام من را جر داد بس که تیز بود

امشب بغض کهنه ام شکست و من خرده هایش را که در گلویم مانده بود با یک فنجان اب ولرم قورت دادم...


نوشته شده توسط تو