چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چه مستانه

انگار باید یک تلنگر بخوریم که دلمان بلرزد، کمی عشق بیرون بریزد، تا بفهمیم ما لبریزیم، لبریزیم از عشق...



نوشته شده توس تو

من پیداش میکنم

من یک آدم امن میخواهم که یک سری خاطراتم را بسپرم به او...



نوشته شده توسط تو