چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

روح گیجه

سر روحم گیج میرود گاهی. پای روحم درد میکند بسیار.دلم میخواهد پشم های روحم را بتراشم. روحم گیر کرده مانند خر در گل کسی هم نیست به آن بگوید هوش تا حرکتی بکند شاید......


نوشته شده توسط تو

نظرات 23 + ارسال نظر
کوریون دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:26 ق.ظ http://chorion.blogsky.com/

بیشتر به نوشته های "من" می خورد

ما با هم دوستیم.زیاد.شدید.

جمع اضداد دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 05:28 ق.ظ http://emadi.blogsky.com

مسالمت آمیز باهاش رفتار کن.شاید حرکتی بکند...

این هم نظریه.شاید امتحانش کردم.

من دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:41 ق.ظ

هوووش...
دیدی فایده ای ندارد ؟ روحت کار خود را میکند

مثل خودم فقط به حرف خودش گوش میده.

بهاره دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:44 ب.ظ http://rouzmaregiha.blogsky.com

چقدر جالب که این روزها سر همه ی ارواح گیج می رود مدام

حالت تهوع گرفته ایم از این تکرار.

دخو علیه السلام دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 03:51 ب.ظ http://Dakho.blogsky.com

من نیز به روح اعتقاد دارم
به روحم قسم

به رسم رفاقت و مهر

خوب شد که نگفتی تو روحت آنهم به رسم رفاقت و مهر

یک زن دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 04:25 ب.ظ http://radepayeman.blogsky.com

حس مشترکی ست دوست عزیز....!
ممنون که سر زدید.

ممنونم از شما که آمدید.

نئو دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 05:32 ب.ظ http://zeleidy.blogfa.com

حق مطلب رو از بین نبره چشم

امیدواریم

ریحانه دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 05:33 ب.ظ http://razeshabnam.blogfa.com/

دل روحم همه چی می خواهد . اما نمی داند که به دنبال کی یا چی برود!

به این میگویند دل گیجه روح

خاک بازی دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 05:46 ب.ظ

اگه یکم منصف باشین می بینین تقصیر من نبوده، تقصیر خود من! ;)
..
"فقط یک روح سرشارم که این تن را نمی فهمد"
نمی فهمد نمی فهمد، نمی فهمد نمی فهمد
..
برآمدگی بالای روح و قوسی کف پا و قلب سمت راست من هم مدتهاست درد می کند به گمانم زخم بستر گرفته است.. زخم بستر گرفته ایم!

کمی روغن کرچک لازم است. کمی.
شاید هم اگر روحمان را جابجا کنیم تند تند زخم بستر نگیرد. شاید

sadeh.forever دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 06:12 ب.ظ http://sadeh-forever.blogfa.com/

اینقدر غلیط است ؟؟؟
دواش یک لیوان آب است ..

شاید...

sadeh.forever دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 06:13 ب.ظ http://sadeh-forever.blogfa.com/

و به این روحه گیج کافیه بگی حرکتتتتتتتتتتتتت ..

شاد باشی

حرکت نمیکند لامصب

دون ژوان دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 06:21 ب.ظ http://www.don-juan.blogsky.com

باز تو که خوبی روح من تو پخ گیر کرده است.

شاید باید صبر کرد تا پخ ها خشک بشن بعد کنده شوند از روی روح تو. شاید........

فرخ دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:52 ب.ظ http://chakhan.blogsky.com

تراشیدن روح درست نیست .. ممکن است سرما بخورد و کار بالا بگیرد .
دارویی برایش بیاب .. یک قطعه موسیقی .. یک سفر کوتاه ... یک دعوای حسابی تا تخلیه شود ... یه پرس غذا که با لذت خورده میشود ..
دارو را خودت پیدا کن ... اردت!

نظرات روح آدم رو کمی نرم میکنه.
فکر کنم حضورت گرمه فرخ جان. فکر کنم.

نیکو دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:15 ب.ظ http://boyekhobegandom79.blogsky.com

منتظر کسی نباش چون اگه بیاد هم جفت پا میتدازه

نیکو گفتی نیکو

M O K A دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:01 ب.ظ http://moka.blogsky.com

خوشمان آمد ولی سعی کنید به جای تیغ از واجبی استفاده شود
..
باز هم سر بزن

بوی گند واجبی بر چسبندگی های روحمان می افزاید.

fatherkiller دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:16 ب.ظ http://cafetahavo.blogsky.com

اینا که مشکلی نیست! روحت باید ریکاوری شه! باهاش مهربون باش! به خضعبلاتش گوش کن! شاید دوباره تراشیده شه

لینکت کردن چون خوشم اومد از وبلاگت! اگه خواستی لینکم کن

روح من خضعبل نمیگوید. هرگز....
ممنون.

حسام دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:18 ب.ظ http://www.notefasle.blogfa.com

انگار اینجا هم خبراییه

اما شما بیخبر بودی.
این بار بیخبری خوش خبری نیست.
خوش اومدی.

سعید دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:42 ب.ظ http://kooleh.blogsky.com

از این که تشویقم کردی که بنویسم ممنون. لینکت کردم اجازه داده باشی.

من منتظر نوشته هاتون هستم.
شما بزرگوارید قربان. لطف کردید.

سعید دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:43 ب.ظ http://kooleh.blogsky.com

یه مطلبی جدید گذاشتم بخوون.

۱۰۰۰ درصد خواهم آمد.
ممنون که خبر دادی.
(البته خودم هر روز میومدم چک میکردم).

ادم برفی سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:51 ق.ظ http://www.aaadambarfii.blogfa.com

سر روحم گیج میرود .. آفرین... به دل نشست ................................
گاهی شبیه یک روح میشو م که میترسد از لمس... شبیه کودکی هایم که باور نمیکردم فرق عمیقی است بین آرزو های از دست رفته و لولو ها

میترسد از لمس را خوب میفهمم. زیاد.
ممنون.

ادم برفی سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:51 ق.ظ http://www.aaadambarfii.blogfa.com

لینک شدی

ممنونم.

س ی م ا سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 02:45 ق.ظ http://kaj0mavaj.com

و شما هم ایضاْ

بوفـــ ِ کـــور ِ لعنتـــ ـی جمعه 23 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 05:13 ب.ظ http://courtship-with-smoke.blogfa.com/

سر روحم گیج میرود مدام و هی کوبیده میشود به دیوار ِ زمان و هی کبود می شود سرش ...

و آن کسانی که قرار است تو را به هوش آورند همه خود ز هوش رفته اند ...


: )

مرسی مرسی مرسی. تو تعظیم میکند در برابر این کامنت شما.
الان خل شدم با این کامنت.
باید ثبتش کرد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد