چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

تماشای باران

قطره ی باران صورتش را به پنجره ی اطاقم چسبانده و مرا تماشا میکند که چگونه میبارم 

 

نوشته شده توسط من

نظرات 63 + ارسال نظر
مست عزیز پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:26 ق.ظ http://dear-drunk.blogspot.com

با این pc . نمی دونم چرا احساس می کنم فلج ام !

نصف بلاگتون load نمی شه !

از سمت راست حدود 2 اینچ !
-------------------------------------------------------------------------------------
این [چیز] که نوشتی را دوست می دارم !!!

به آن دوستت هم سلام برسان !

او را هم دوست می دارم ! تو را هم ! به عبارتی من را هم !

به به چه عجب
دیروز میخواستیم از تو لینکامون حذفت کنیم
پست خرخره تو حفظ شدم از بس اومدم و دیدمش
خلاصه که خیلی به موقع آپ کردی

ققنوس پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:13 ق.ظ http://parande-ye-atash.persianblog.ir

عجب قطره چسبی...

عجب قطره ی فضولی

دلارام پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:16 ق.ظ http://delaram360.blogsky.com

خوبه که اتاقت پنجره داره

رو به جای زیبایی نیست اما

باران پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:53 ق.ظ http://the-rain.blogsky.com

اینجا باران یا نمی باره یا اگه بباره به پنجره نمی چسبه!
باران ها زیاد می بارن اما...

ولی اینجا بد جوری میچسبه

مست عزیز پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:37 ب.ظ


پاک کردید هم پاک کردید.

عادت که می دانی یعنی چه؟

همین دیگه !

نه هرگز
تو مست عزیز ما هستی

فرخ پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:35 ب.ظ http://chakhan-2.blogsky.com

به به عالی نوشتی!! پر از احساسی لطیف و برازنده ی این وبلاگ!

مرسی فرخ
لطف داری شما به وبلاگه ما

دختر حوا پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:01 ب.ظ http://dokhtaretanhaehava.persianblog.ir/

یک قطره ی فهیم

یک قطره ی فضول

سینا پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:57 ب.ظ http://khaaneijadid.blogspot.com/

این نمی تونه اتفاقی باشه! :))

شاید قطره با نقشه قبلی این کارو کرده

گل گیسوان بانوی واژگون پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:21 ب.ظ http://ataxia.blogfa.com

آخی... چه خوب بود.

مرسی

هومن جمعه 17 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:45 ق.ظ http://thick-fog.blogfa.com

من و تو
شما باهم ارتباطی دارید؟
نمی دونم چرا فکر کردم شما یک نفرید...

خیلی ها این فکر و کردن هومن جان

مجتبی شنبه 18 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:10 ق.ظ http://www.khoshbash.blogsky.com

ابرهای همه عالم، شب و روز در دلم می گریند

دیگر بس است روی دلت چتر بگذار

من او را دوست داشتم شنبه 18 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:39 ق.ظ http://wild-oriental.blogsky.com

از باریدن خسته ام
پس کی این سیل ما را می برد و خلاص... ؟

مرجان دوشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:06 ب.ظ http://www.radepayekhis.mihanblog.com

میدونی خوبیش چیه؟
اینکه وقتیم دارم نگات می کنه هیچی نمیگه و تو کنارش راحتی و می دونی اندازه همه قطره های دنیا گریه کنی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد