از تکنولوژی میترسم...
احساس میکنم تکنولوژی دستهای مرا بسته و گلویم را میفشارد...
وحشتی که از تکنولوژی دارم باعث شده کندتر حرکت کنم...خیلی کند و آهسته...
انگار تکنولوژی عزراییل زندگی من است...
کاش میشد در سنتی بودن لم داد و زندگی کرد...با طیب خاطر...بدون هیچ اضطرابی...
نوشته شده توسط تو
سپاس از کامنت زیبات
امیدوارم باز هم ببینمت
تکنولوژی گلویت را میفشارد
مرا سردیه خوابم
نبود گرمایش
...............................
آخه من از اونایی که شما داشتین نداشتم تا حالا... :)
موافق نیستم.
سوالی نبود...
نوستالوژیت شده تکنولوژی ؟!!
البته نبودش رو می گم.
نوستالوژی بخوره تو فرق سرم...
حالم رو بهر حال بد میکنه این لامصب تکنولوژی...
سلام عزیز
بله سرگردان وب بودم اگرچه دیرگاهی است که ساکن این کویم
از قلمت لذت بردم
و نخواستم ناظری ساکت باشم
ممنون که سرزدی
بازم چشمه رنجه کن نازنین
حقا که دست مریزاد
این کامنت رو قبلا هم گذاشته بودید...
مرسی که ما رو میخونید عزیز تاره وارد...
تو همان طور باش که دوست داری
از ترس هایت فاصله بگیر ...
باشه...
ممنونت میشم که اسم لینکم رو به
چلبرگ
تغییر بدی
ممنون
صدای ورقای چلبرگ غمها رو برون کنه از یادها
...
اگه همین تکنولوژی نبود شما کجا و چه طوری می تونستی این طوری بنویسی این همه ملت بیان,بخونن,...
نمک دون و نشکون دیگه D:
چشم...
یکم دیگه بگذره آدما هم دیجیتال میشن
وای این یکی دیگه نههههههههههههه...
من از تکنولوژی نمی ترسم ولی واقعا با سنتی خیلی خیلی بیشتر حال می کنم.
یعنی تقریبا همه چی رو خیلی خیلی سنتی دوست دارم ولی خودم آدم سنت شکنی ام.
مجبورم که بشکنم.
چرا من این جوری شدم واقعا؟؟!
مجبور نیستی...
خودت رو مجبور میکنی که سنت شکنی کنی...
فک کنم یکم مد شده....
آدمها خیلی ترسناک تر از تکنولوژی هستن...
بله...میفهمم...
چرا تو از من مهربان تر است ؟
فک کنم ((من)) مهربونتر باشه آرمین..
در واقع که اینجوریه...جدی میگم...
شما بهم لطف دارید...
حالا معیارتون واسه تشخیص مهربونی چیه...؟؟؟
کلی قاطی کردیم
بالاخره تو خانوم و من آقاست یا برعکس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اندکی صبر سحر نزدیک است... :))
اگر کلا می خوای تکنولوژی رو طلاق بدی، پس ما چی اونوقت، چجوری میای اینجا؟؟؟
نمیومدم دیگه...
باورت میشه کامنتای خودمو یادم نیست/
بله باورم میشه...
بس که سرت رو بی جهت شلوغ کردی پسر...
فقط کمی آهسته تر زندگی کن...
صبر کنیم میفهمیم؟؟؟؟؟
آهان
حالا نمیشد الان بفهمیم؟
نچ...
کاش ، ای کاش...
خوبه که میفهمی...این جوری خیالم راحت تره...
حتی این وبلاگ ها چه سخت سعی میکنند ما رو بکشن....
...:)