چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

تکنولوژی

از تکنولوژی میترسم...

احساس میکنم تکنولوژی دستهای مرا بسته و گلویم را میفشارد...

وحشتی که از تکنولوژی دارم باعث شده کندتر حرکت کنم...خیلی کند و‌ آهسته...

انگار تکنولوژی عزراییل زندگی من است...

کاش میشد در سنتی بودن لم داد و زندگی کرد...با طیب خاطر...بدون هیچ اضطرابی...


نوشته شده توسط تو


نظرات 67 + ارسال نظر
مهرنوش جمعه 24 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:00 ب.ظ http://kochneshin.blogsky.com

سخت است اما می شود و می شود اگر بیشتر با طبیعت باشیم می شود تجربه اش را دارم ...

برای این کار فقط اتوبان مدرس حال میده....پیاده از سرش تا تهش تو اون فضای سبزش قدم بزنی....

حسام جمعه 24 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:20 ب.ظ http://www.notefalse.blogfa.com

ما هنوز فی ما بین سنت و مدرنیته گیریم و همین پارادوکس باعث شده نه احساس سنتی بودن کنیم و نه احساس مدرن بودن.../
یه چیزی هستیم عین مخلوط آب گوشت و بیف استراگانوف.../

من آبگوشت و سنت رو دوست دارم...
این من پارادوکس رو دوست دارم اما این یکی خیلی وحشتناکه...

سسک جمعه 24 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:29 ب.ظ

کافیه دکمه ی حذفو بزنی و بعد finish ...


از فراموشی می ترسیدم ... حالا ترسم را هم فراموش کرده ام
راستی ! من کی ام ...


ببخشید
چرت گفتم :|

مهم نیست چرت گفتی..
مرسی که میای...

آسپرین جمعه 24 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:39 ب.ظ

.میترسی!
...همین که تو این دنیای مجازی داری جولان میدی کافیه تا بدونی تکنولوژِی خود زندگیه!
البته سنت ها رو هم فراموش نکنیم.....
.
.
.خرگوش سفید را دنبال کن!

تکنولوژی زندگی رو از بین برده....

آغازی دیگر جمعه 24 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:45 ب.ظ http://start2.blogsky.com

یکی از بزرگترین آرزوهام اینه که بیشتر عمر کنم تا پیشرفت هایی بیشتر تکنولوژی را ببینم

اوه......نه!

آوادخت جمعه 24 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:00 ب.ظ http://www.hymnymph.blogsky.com

نفرمایید تو جان
تکنولوژی خیلی هم نیکوست

ارزانی انسان های مدرن...

absolution جمعه 24 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:54 ب.ظ http://www.absolution.blogsky.com

فکر نمی کنم اینجا اونقدرام مدرنیته روکار باشه مه این حس بهت دست بده (من) عزیزم...
به قول حسام ما در میانه مانده این و پر از تناقض...

فک کنم این پست رو ((تو)) نوشته...
و پر از تناقض های تهوع آور...

آلنی جمعه 24 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:04 ب.ظ http://alone-version.blogfa.com

خیلی وقته من با ترس از تکنولوژی زندگی می کنم. اما عادت کردم. یه عادت مسخره.
نه. فرقی نکردم. چطور؟

سبز باشی و بی کران

عادت همراه با دلشوره....
همین جوری میخواستم ببینم حالت چطوره...کمی نگرانت بودم راستش رو بخوای....

طاهره جمعه 24 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:10 ب.ظ http://atreghahve.blogfa.com

اگه تکنولوژی واسه بهتر شدن زندگی ما آدماست.....پس چرا ما هر روز باید بیشتر بدوییم و کمتر به شادی برسیم؟
کاش جای ماشین....الاغ بود و جای هواپیما....گاری

اوهوم...

روشا جمعه 24 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:29 ب.ظ http://iron-pixell.persianblog.ir/

کمی تا قسمتی موافقم.
تو دنیای حاضر نمیشه دیگه نسبت به تکنولوژی جبهه داشت که در اون ورم دنیای ساده ی سنتی داره از یا میره .

مرسی که ما رو میخونید خانم روشا....

عمو پوریا جمعه 24 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:29 ب.ظ http://www.UncleP.blogsky.com

تکنولوژی .... این تکنولوژی کثیف !!!
زندگی همه ماها بهش گره خورده !!!
می دونی دوست دارم برم تویه کوهستان !‌
یه کلبه چوبی یکالمه برف!
شومیده که کنده های چوب و می سوزونی
یه صندلی گهواره ای
قهوه سنگین
یه پنجره که برف بیرون و تاشا کنم
رو صندلیم تاب بخورم
قهوه بخورم اگه بشه وبود یه کتابی هم بخونم
این تکنولوژی و همه اش رو ! تا قطره آخر بالا بیارم !
وبلاگم ! فیس بوکم
یاهو
اینترنت
موزیک های ترنس و راک ن رول همه همه با اینکه به همهشون وابسته ام اما بریزم دور ! یگوشه بشینم کتاب بخونم و بنویسم !
هر از چندگاهیم از عرق کییشمیشی که ساخته خودم باشه وسط برفا بخورم گرم شم یه انگشت گنده به دنیا و تکنولوژی و همه و همه نشون بده !
این تکنولوژی لعنتی ....

انگشت رو خوب اومدی...
آقا از اون عصاره کشمش دست سازت به ما هم میدی...؟؟؟ :))

فرخ شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:03 ق.ظ http://chakhan-2.blogsky.com

آنان که پیش از ما زیسته اند ُ کمبودها و زحمت بسیار داشته اند!
تکنولوژی هم خوب نیست ... اصلا دنیا جای امنی برای آرمیدن نیست!
ما آمده ایم تا رنجها را تازه نگاه داریم و همواره با حسرت زندگی کنیم!!
معلوم نیست گذشتگان با چه حسرتهایی زیسته اند؟

دقیقا من احساس میکنم دنیا امن نیست...
این رو خیلی خوب گفتی فرخ...

شاهین شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:08 ق.ظ http://ruzanehayeman.blogsky.com

تکنولوژی آمده که وقتی لم می دهی قوس کمرت بخوابد روی یک صندلی راحت.....تکنولوژی آمده که تو زندگی کنی...در طیب خاطر...در آرامش....
دیدت رو عوض کن...و روش استفاده ات رو...باشد که درست شود همه چیز

نه نمیخوام....
دلم میخواد وقتی خسته ام تکیه بدم به پشتی که توی ایوون گذاشتن...

وبلاگ نویس شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:45 ق.ظ http://veblagnevis.blogfa.com

ساده تر که باشی بزرگ تر هم می شوی و در کنار همین تکنولوژی و زندگی های ماشینی جدید نقشت را پابرهنه بر زمین بازی می کنی . به همین سادگی

دلم میخواد به خاطر این کامنت عالی سرت فریاد بکشم....

کوروش شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:09 ق.ظ http://korosh7042.blogsky.com

سلام عزیز
بله سرگردان وب بودم اگرچه دیرگای است که ساکن این کویم
از قلمت لذت بردم
و نخواستم ناظری ساکت باشم
ممنون که سرزدی
بازم چشمه رنجه کن نازنین

چشم...مرسی...

علیرضا شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:35 ق.ظ http://abaptiston.blogsky.com

خوب ز کف بفکن این گرز و شمشیر کین!
ای آنکه نتیجه ی چهار و هفتی
وز هفت و چهار دائم اندر تفتی
می خور که هزار بار بیشت گفتم
باز آمدنت نیست، چو رفتی رفتی

نفهمیدم واقعا...

یاسین شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:38 ق.ظ http://www.sooryas.blogsky.com

کاش لذت های زندگی مان را " کاش " ها خراب نمی کردند...
کاش کلمه ای به نام کاش نبود!
نه!!
نمی شود انگار نباشد این لعنتی!

این لعنتی گندش رو در آورده...شاید هم ما گندش رو در آوردیم بس که ازش استفاده کردیم...شاید...

مداد گلی شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:49 ق.ظ http://medad-goli.blogfa.com

از سنت هم برو عقب تر. همان زندگی غار نشینی مان هم خوب بود. همین که کمی شروع کنی به پیشرفت بد بختی مان شروع می شود.

خداییش دیگه نه در اون حد....

00:00:01 شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:11 ق.ظ http://lyric007.blogfa.com

فکر کنم تا چند نسل دیگه کسی معنای سنتی بودن رو چندان نفهمه

اما هر جوری شده من واسه خودم حفظش میکنم...
حتی اگه شده یواشکی...

آواتار شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:50 ق.ظ http://jvmt.blogfa.com

فراموش نکن... این همون انتخاب خودت بوده!!
.
.
.
نه گریز و نه ستیز...
بقول فروغ: ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

لذت ببر از جلوه های مختلف زندگی...
ببین که یار... جان جانان... بت عیار... چه میکنه!

بابا ترو خدا بیدار بشید از این خوابه رخوتناک افسردگی...
من که بیخودی این موقع شب نمیام اینارو بگم

چرا شما متوجه نمیشید؟!... این دقیقن همون چیزیه که خودمون خواستیم...

اوهوم...
اینایی که تو میگی یعنی آگاهی...و من اصلا الان حوصله آگاهی رو ندارم...
مرسی که اون وقت شب اومدید و آگاهی دادید...
راجعبش فک میکنم...

شهرزاد شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:20 ق.ظ http://blackhumor.blogsky.com

bloge jadidam ro ham yafti!!!!!

ما اینیم دیگه... :)
دیدیم شما خیلی بی معرفتی گفتیم ما یکم معرفت به خرج بدیم.. :))

ایران دخت شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:50 ق.ظ http://iran2kht.persianblog.ir

آخه می دونی مسئله اینجاست که تکنولوژی نسبت به زمان تعریف می شه... مثلا اون چیزی که ما یادمون میاد در نوع خودش تکنولوژی ژیشرفته ای بوده.. به قول یکی از بچه ها باید برگردی به غار نشینی...

من تابستون برگشتم به شهری که بچگیم چند سالی توش زندگی می کردم . خیلی سیستم زندگی فرق نکرده بود اما روز سوم داشتم خفه می شد از بس وقت‌ آزاد داشتم... گاهی فکر می کنم ما به این سرعت عادت کردیم

گاهی باید این زندگی رو پاز کرد...

caffè nero شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:32 ق.ظ http://eternal.blogsky.com

سنتی بودن! ... چی بگم

آن چیزی که باید...

هومن شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:16 ق.ظ http://thick-fog.blogfa.com

تکنولوژی را در کنار تو
دوست دارم

من کنار ندارم...
داداش بیا روبروم... :)

ستایش شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:33 ق.ظ http://www.baran8904.blogfa.com

وقتی تکنولوژی میاد اسایش میاد و ارامش میره

اوهوم...

سسک شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:42 ق.ظ

حست منو کنجکاو کرده جناب تو !
ـبخون فوضولیم گل کرده ـ
راستی ! سلام
دلم برای نوشتن تنگ شده اما باید می رفتم
توضیحش ساده ست ... زیادی وابسته شده بودم
به سسک
به دوستانم
و سسک از وابستگی می ترسه ...
می خونمتون
اگر شده خاموش :|

هرگز نخواهم گفت...

یه پستایی میزاریم که یهو جرقه بزنی و نور بارون بشی و از خاموشی در بیای...
فک کردی اینجا الکیه...؟؟؟؟

دریا شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:02 ق.ظ http://only2me.blogfa.com

ای بچه پررو..باز تو اومدی تو جمع بزرگا ؟؟
با خودم بودم..!

...

خوش اومدی دخترک....

ببین ما پیر پاتالیم لطفا همیشه با یه اسم ثابت بیا که بشناسیمت... :)

دلارام شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:14 ق.ظ http://delaram360.blogsky.com

حتی این ارتباط ما هم زاییده تکنولوژی ست من که دوسش می دارم
فکر کن تو عصر حجر اگخه زندگی می کردیم
یا تو همین صد سال پیش
ببین چطور فاصله ها کم شدن و نیازی به حضور فیزیکی نداریم
البته قبول دارم گاهی وحشتناک میشه مثل فاجعه ناکازاکی و ..

شاید از این ارتباط ها هم ترسیدم...
اصلا شاید نباید ارتباطی باشه...

امنه شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:32 ق.ظ http://www.khyalekham.blogfa.com

منم نظرم اینه که ما بین چرخ دنده های سنت و مدرنیته گیر کردیم و داریم له میشیم...
اضطراب و بیماریهای روانی دیگه هم که ایجا بیداد میکنه از دستاورد های همین تلفیقه گنده...
نگران نباش دوست عزیز یه ۷۰ -۸۰ سال دیگه درست میشه

احتمالا تا اون موقع من مردم...شاید علت مرگم هم ترس از تکنولوژی باشه...

گل گیسوان بانوی واژگون شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:33 ب.ظ http://ataxia.blogfa.com

تکنولوژی چیه دقیقن؟

دقیقا نمیدونم.. :)

حوریا شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:51 ب.ظ http://www.tazeee.blogfa.com

من زندگی با تکنولوژی و مدرن پر درد سر رو رو ترجیح می دم به زندگی سنتی!!

خوبه اگه ازش نترسی...

M O K A شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:09 ب.ظ http://moka.blogsky.com

درستـــــــــــــــــــــــــه !!!! اون قیافه ی مظلومی که آفتابه داره رو صدتا سیفون با تکلونوژی پیشرفته ندارن !
واقعا چه حالیه باید بده به آدم که وسط دیزی و آبگوشت و جغول بغول ، لبتاپم بزاره رو پاش و فرت و فرت پست آپ کنه !
اپیلاسیون اینارم ولش .. خشک و تر می زنیم میره

موکاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا...
تو بی نظری پیامبر ما.....

خندم قطع نمیشه بس که باحال نوشتی...
:))))))))))))))))

فرداد شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:47 ب.ظ http://ghabe7.blogsky.com

تکنولوژی زندگی خصوصی برامون نذاشته...سنتی که جای خود داره....
در ضمن تکنولوژی هم از تو می ترسه

اوهوم...بس که مدل ندید بدیدا نگاش میکنم...

پسری از پایین شهر شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:30 ب.ظ http://bakht-bargashte.blogfa.com

سلام
من با یه قسمت انرژی خیلی حال میکنم.با یه قسمتش نه.
کاش میشد اینترنت میبود ولی کارخانه و ماشین و اسمون خراش نبود.تو غار مینشستیم پست میذاشتیم.با هم چت میکردیم
میرفتیم شکار اهو شکار میکردیم بعد تو مایکرویو کبابش میکردیم

این کامنت بامزه ای بود...

اون کار انفجار و اینا هم انجام شد...
راجع به خصوصی هم میتونید از قسمت تماس با من استفاده کنید..یا بالای کامنتتون بنویسید خصوصی...

یک یوانه شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:32 ب.ظ http://shabzendan.blogfa.com

با درود بر دوست عزیز
شب زندان با "داستانی از داستانهای شهر ما و آثار کوئیلو" به روز شد.
منتظر حضور گرم و سبزت
http://shabzendan.blogfa.com
http://shabzendan.blogsky.com

آثار کوئیلو...!!!!!!!!!!!!!!!!!!

دختر مردابی شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:37 ب.ظ http://dokhtaremordabi.blogsky.com

فکر می کنم باید قید لم دادن در سنتی بودن خودت را بزنی و به تکنولوژی با همه دلواپسی ها و حرکتهای ناآرامش تن دهی ....
سلام

ضحی خیال باطل...
ما به چیزی تن نمیدیم...
اونه که باید تن بده... :))

کافه باران شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:53 ب.ظ http://http/man-baranam.blogfa.com

آن وقت در عدم تکنولوژی با دود آتش
(همانند سرخ پوستان و بومیان قبایل نپال ، )
با دود آتش
کامنت گذاری میکردیم !


(راستی تو (آقا ) و من ( خانم ) است

قابل توجه حسین رها که جنیست ها را جویا شد ...

اون موقع دیگه پست نمیزاشتم که زحمت بیفتی کامنت بزاری... :))

گاهیم شخصیتا عوض میشن....

سایه شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:04 ب.ظ http://shadowplay.blogsky.com/

تو خوبم ! مگر نمی دانی ؟ اگر تکنولوژی نبود ، نه من اینجا بودم ، نه تو آنجا !

خوب بود دیگه...
میشدیم مثل کوریون علیه السلام...که پیش هیچ کدوممون نیست الان...

امیر علماء شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:12 ب.ظ http://www.vlife.ir/

از تکنولوژی متنفرم ، دوست دارم با همسرم به یک روستای جنگلی در شمال بروم ، زمینی داشته باشم به همراه تعدادی دام ، و زندگی کنم ، و نفس بکشم!

بدجور دلت زن میخوادا امیر....

حسین رها شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:32 ب.ظ http://www.sabz-raha1.blogsky.com

هم مرگ هم زندگی!

اوهوم....

سحر شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:36 ب.ظ http://www.fly8.blogfa.com

آره
کاش میشد
اما فکر نمیکنم تا چند ساله دیگه بشه سنتی بودن رو تجربه کرد!
بدا ب حال ما و نسل های بعد ما!

نه...اتفاقا خیلیا دوسش دارن...
شایدم خوشبحال شما و نسل های بعد شما....

absolution شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 04:17 ب.ظ http://www.absolution.blogsky.com

خدا انسان را بکشد و اینگونه ضایع اش نکند :))
آره ( تو ) عزیزم نوشته...
حواسم بود اما اشتباه نوشتم!!
فدات بشم...

خدا نکنه....
اما فدام بشو....:))))))))))))))

هومن شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 04:30 ب.ظ http://thick-fog.blogfa.com

آبگوشت هم دوست دارم...

با هم میریم میدون رآهن دیزی میخوریم... خوبه...؟؟؟ :))

daphne شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 04:31 ب.ظ http://accursed00.blogfa.com

حست خیلی دقیقه رفیق...
پی بردی به این معمای مرگ تدریجی همگی ما........
که مفت هم نمی ارزه...
تکنولوژی ...مرگ همه ی یادواره ها...

اوهوم...گویا مرگه....
خوش اومدی تازه وارد عزیز...

▼بی صدا▼ شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 04:56 ب.ظ http://mosallase-b-zel.blogfa.com/

من از این تکنولوژی یه زجر هایی کشیدم که نگو و نپرس!!!!!
هی ی ی ی ی ی ی ی

من هم همین طور...

pastel شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 05:36 ب.ظ http://hb-20.blogfa.com

تکنولوژی هم از تو میترسه که داره خفت میکنه!
جرات داشته باش رفیق

کلا باید این تکنولوژی رو طلاق بدم بعدشم خلاص....

مهتاب شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:05 ب.ظ http://rozneveshte22.blogsky.com

من تکنولوژی رو دوست دارم چون پیشرفته و آسایش بیشتر.. البته منکر این نیستم که خیلی موقع ها خسته کننده است و روزمرگی داره .. ولی بدون اون زندگی سخته.. بدون اون فقط برای تنوع خوبه نه برای امثال ما که از وقتی چشم باز کردیم و بزرگ شدیم پیشرفتشو دیدیم..

دوست بدار و پیشرفت کن جانا...
خوش بگذره... :)

no name شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:50 ب.ظ http://listen2me.blogfa.com

نمیشه یه کوچولوشو سنتی نباشیم؟
همش یه اپسیلون؟
.
.
.

شما صاحب اختیار خودتون هستید...

فرانک شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:53 ب.ظ http://www.atsehayeehsas.blogfa.com

چه ترس غریبیه ...

حق داری تو !

خوبه که میفهمی...

حذف شده شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:18 ب.ظ http://www.sweetdie.blogfa.com

اونم از تو میترسه .... !!!
هی میگه کی میشه این "تو " سنتی را لم ولورش کنم ...
(‌منظورش جمع وجوره ها ) ... یکم عصبانی بود اینطوری گفت .. . .

پروتر از این حرفاست فک کنم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد