چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

عذر تقصیر

میان فهمیدن و نفهمدین غوطه ور بودن...

میان انکارهای خود خوابیدن...

با دروغ های خود همبستر شدن...

با شعارهای روشنفکرانه بیهوده قدم زدن...

بی هدفی ها را یدک کشیدن...

اندیشه های لجنمال خود را بیهوده سیقل دادن...

خشم های فرو خورده خود را یبث شدن...

حرف های ماسیده در گلو را قی کردن...

عدم ارزش به خویش را با یک ارزشمندی وحشتناک بیهوده پوشاندن...

و تمام این دغدغه ها را هر روز مزه مزه کردن...کامم را زهرمار میکند...

و میدانم خودم مقصر اصلی همه این یاوه ها هستم و انگشت تقصیر رو فقط و فقط به طرف خود لعنتیم گرفتم و نه هیچ کس دیگر...


نوشته شده توسط تو