آقا روح این پست میخواد ارضا بشه,لطفا با کامنتاتون که تو این چند وقت توی دلتون مونده بود ارضاش کنید...
فقط حواستون باشه که قبلش خوب تحریکش کنید...آخه بار پستای دیگه هم روی شونه این پسته, به همین خاطر سخت گیر شده...
پینوشت:اگه عشق بازی بلد نیستید لطفا حرف نزنید.
نوشته شده توسط تو
اینارو باید خوند و سکوت کرد
اوهوم...
- - - - - - - - -
وای نه...
آهان... بیا نزدیکتر... نزدیک نزدیک... حالا شد...
خیلی نزدیک نیا میترسه...تازه از سکوت اومده بیرون...
erza nashe khobe ...
modat ha to """AN"""" e tahriik bemonee ...
اگه ارضا هم بشه اشکال نداره چون آن جاودانه میمونه...
عشقبازی کار هر شیاد نیست
این شکار دام هر صیاد نیست
اگه تو صیاد باشی من شکار میشم... :)
بلد نبودن دلیل نمیشه که نخوام یاد بگیرم...
طبق قاعده ای که گذاشتی باید سکوت کنم....اما نگفتی نباید نگاه کنم.
اگه مردش هستی تو هم تو چشمام نگاه کن....گفتنی های زیادی داره....
هرچی که درمورد پستهات می خواستم بگم رو تو چشمام نوشتم.
اما خودت نخواستیشون...
برای همین جایی برای نظر نذاشتی...
پس ارضا بی ارضا(زیاد هم دنبالش نباش...یه چیزایی خودجوشش باحال تره)
نمیتونم تو چشمای کسی نگاه کنم...هرگز این کارو نکردم...
من فک کنم دیگه آب چشمه خشک شده
تلاش بیهوده اس
این چشمه از اون چشمه ها نیست.همیشه پر آبه اما دلش نمیخواد به کسی آب بده...
من تو خودم کامنت میذاشتم و میذارم واست.
+عشق بازی مدنی!بلدم.
خوبه حسین...
من عشق بازی و این حرفا را نمی دونم ولی می دونم که آخیش راحت شدم که کامنت دونیت باز شد
هه...
سلام این پست خیلی هوشمندانه و زیبا نوشته شد آفرین
ما هم در معاشقه کلامی و هم در معاشقه فیزیکی ُ بیسوادیم !
دلم میسوزه برای هزاران تن و قلبی که ارضا نشده ُ می پوسند و پیر میشن
کلا من آدم هوشمندیم...هه هه هه...
میدونی کار نیکو کردن از پر کردن است . وقتی برا بار اول باشه احتمال داره اونطور که میخوای نشه . ولی باید نگاه کنی دقت کنی یواش یواش دستت میاد چکار کنی .
تو هم حالا بزار این ملت برات کامنت بزارن تا دستشون بیاد چطور کامت روحتو ارضاء کنن .
از این آیکنا خوشم نمیاد...
فقط تو چشمات خیره می شم.همین.
من نمیتونم توی چشای کسی نگاه کنم.همین...
ببین همینه دیگه وقتی خوشت نمیاد نباید امکاناتشو بزاری یا یه جائی تو وبت مشخص کنی که از چی خوشت میاد از چی خوشت نمیاد . باور کن فقط قلقش همینه .زودتر ارضاء میشی .
ببین دیگه نیا اینجا لطفا...کلا رو مخی...
بعضی وقتا انقدر حرفای نگفته رو هم تلمبار میشن که سکوت بهترین راهکار میشه!
.
.
.
بماند که من عشق بازی بلد نیستم!
.
.
.
تو استثنائا اگه عشق بازیم بلد نباشی اجازه داری حرف بزنی...چون کلا مزخرف نمیگی...
سلام
تصمیم گرفتم برای همیشه از بلاگفا برم. برای همین با همون آدرس قبلی اما اینبار توی سرویس بلاگ اسکای وبلاگمو ساختم.
از این به بعد اینجا می نویسم.
سبز باشی و بی کران
چه تصمیم مهمی واقعا...!!!!!
سبز و بی کران رو خوب اومدیا...میخوای با این جمله ها ادای آدم خوبا رو در بیاری مثلا...؟
"قلق داره" رو باس به خودت بگی نه به طرفت.
بو بکش، لمس کن، گوش کن، ببین، لذت ببر.
بو کشیدن رو دوست دارم اما شامه من خیلی ضعیفه...
به نظر من "تو "هیچ قلقی نداره...تا وقتی خودش بخواد...
حرفای چندوقتت بدون کامنت و با سکوت خوب بودو مناسب حال...
پستی نزدی که ما تحریک شده باشیم الان خو...بیات شده اونا....
قرار نیست شما تحریک بشید...بیخیال حوصله ندارم توضیح بدم...
توقع دیگه ای داشتم....
همه رو مخن اینجا ......
اینجا فقط توقع ((من)) و ((تو)) برآورده میشه...
همیشه همه, همه جا رو مخن...
در ضمن اینجا وقتی میخوی حرف بزنی حتی اگه یک کلمه باشه باید حواست رو جمع کنی...بپا...
سیگارت رو روشن کن
زندگی رو دایورت کن به ت...خمت.
زندگی رو باید کرد...
سیگار که روشنه ققنوس...زندگی رو هم دایورت کردیم روی یه تخم اجاره ای فعلا... :)
...
...
هی وای من !
نه بابا باید بگی هی وای تو...
آقا مام خفه شدیم
بپا...یه لیوان آب جو روش بخور بره پایین...
عشقبازی به همین آسانیست...
که گلی با چشمی
بلبلی با گوشی
رنگ زیبای خزان با روحی
نیش زنبور عسل بانوشی
کار همواره باران با دشت
برف با قله کوه
رود با ریشه بید
باد با شاخه و برگ
ابر عابر با ماه
چشمهای با آهو
برکهای با مهتاب
و نسیمی با زلف
دو کبوتر با هم
و شب و روز و طبیعت با ما
عشقبازی به همین آسانیست...
شاعری با کلماتی شیرین
دست آرام و نوازش بخش بر روی سری
پرسشی از اشکی
و چراغ شب یلدای کسی با شمعی
و دل آرام و تسلا
و مسیحای کسی یا جمعی
عشقبازی به همین آسانیست...
که دلی را بخری
بفروشی مهری
شادمانی را حراج کنی
رنجها را تخفیف دهی
مهربانی را ارزانی عالم بکنی
و بپیچی همه را لای حریر احساس
گره عشق به آنها بزنی
مشتریهایت را با خود ببری تا لبخند
عشقبازی به همین آسانیست...
هرکه با پیشسلامی در اول صبح
هرکه با پوزش و پیغامی با رهگذری
هرکه باخواندن شعری کوتاه با لحن خوشی
نمک خنده بر چهره در لحظه کار
عرضه سالم کالایی ارزان به همه
لقمه نان گوارایی از راه حلال
و خداحافظی شادی در آخر روز
و نگهداری یک خاطر خوش تا فردا
در رکوعی و سجودی با نیت شکر
عشقبازی به همین آسانیست...
( مجتبی کاشانی).....
نه در این حد...
سلام
مشتاق دیدار
اشتیاق به نتیجه رسید خاتون...
من هنوز اینجا کار دارم تو رفتی پست گذاشتی!
بی سر و صدا کارت رو بکن و بیا پست بعدی...
زمانهای که در آن عشق مانند خدا مرده است... بازی عشق بازی با خداست.
...
اندکی که نوازش شود با چشمان...با دستان...با لبان...
بقیه اش ظاهرا باید خودش بیاید...
اما اینجا هیچچیز خودش نمی آید !!
باید حتما زور بزنی !!!
موقعی که زور میزنی بپا...
ما برای ارضا کردن آمدیم / نی برای کامنت دادن آمدیم
هه... باحال بود...
(خیلی دیر)
به وقتش نگاه می کنی/از وقتش بگذره مجبور می شی.
خوبه که خودت گفتی خیلی دیر...
آنجا که زمین خورد کسی آخ نگفت
زینسان گزرد زیر زمین خواهد خفت!
دل در گرو آدمیان سیر از عشق،
جز غم چه کسی راست شود با وی جفت؟
مصرع دومش یه جوری بود...