چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

گفتم اگه بشم,حالا که هنوز نشدم

من اگر یه روزی نویسنده بشم کتابم رو تقدیم میکنم به خودم, اما نه با عشق...


نوشته شده توسط تو

نظرات 11 + ارسال نظر
یه رازه یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:37 ق.ظ

هه ... اوه

کوفت... :)

مهشید یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:00 ب.ظ

کارِ خوبی می کنی ;)

بله میدونم...

عمو پوریا یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:35 ب.ظ

جالب بود وبلاگم و پیدا کردین :دی فکر نمی کردم :)
من اگر یروزی نویسنده بشم کتابم رو تقدیم میکنم به بهترین دوستم که دشمنم بود . . . همون خاطراتم یحتمل . . .

دیشب تقریبا با هم آپ کردیم...بهترین دوستم که دشنم بود رو خوب اومدی...

بغض هزار ساله یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:39 ب.ظ http://boqz40.blogfa.com/

فک کنم واسه همینه که هنوز نویسنده نشدی...
وقتی کسی رو از خودت بیشتر دوست داشته باشی
وقتی از خودت عبور کنی...و دیگه خودمی وجود نداشته باشه
اونوقته که پر میشی از حرف و با هر ورق دلت میتونی یه کتاب بنویسی...

من هرگز به خاطر کسی از خودم عبور نمیکنم...من ترجیح میدم خالی از حرف باشم و نویسنده بشم...

حوریا یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:46 ب.ظ

انشاله که می شی:)ما که چیزی نگفتیم!

حسود...

ممد یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:18 ب.ظ http://wrong.blogsky.com

کار بدی می کنی
بنظرت ارزششو داری ؟

نه تو ارزشش رو داری...پرو... :))

آنشرلی یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:48 ب.ظ http://eng88.blogfa.com/

پس با چی؟؟؟

با لج؟

باش رو بزار خودم فقط بدونم...

فرشاد یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:04 ب.ظ

so what
پس چکار؟

یه کار...

سمیه یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:29 ب.ظ

ولی کتابم رو تقدیم می کنم به اون دوستم که فکر می کردم دوستمه, فقط فکر می کردم دوستمه!

و شاید به کسی که

بزرگ بود و از اهالی امروز
و با افقهای باز نسبت داشت
و لحن آب و زمین را چه خوب می فهمید و ....


البته اگه یه روز پیداش کنم ...

پیداش میکنی...

آغازی دیگر دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:54 ب.ظ http://start2.blogsky.com

فکر می کنی کسی تا حالا این کارو کرده؟! زودتر نویسنده شو تا اولین باشی

نگران نباش من حتی اگه فقط به یه چیزی فک کنم کسی جرات نمیکنه انجامش بده...

کالیف سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:50 ب.ظ http://kaalif.blogfa.com/

اینُ دوستش داشتم ، توو گودر هم لایک داده بودم بهش ..
تصدقت

:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد