چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

حالا ببین چه بلایی سر شاعراشون اومده

بعضی از شعرها رو انگار گذاشتن سر راه و کسیم از سر راه برشون نداشته و زیر پا له شدن....


نوشته شده توسط تو

نظرات 4 + ارسال نظر
جیدن یکشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:16 ق.ظ http://jeedan.blogsky.com

کافه ها با کلاس تر شده اند
جنده ها خوش لباس تر شده اند
بره ها مثل اسب می خندند
گرگ ها کم حواس تر شده اند.

اصلا یه وضعی...

شب پره یکشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:46 ب.ظ

شعر هنر نیست٬اگر دو مفهوم استعلا و پراکسیس و ارتباط این دو را پی گیری ننماید.منظورم از استعلا٬تعالی فرد در مقام سوژه ای است که ممزوج با اجتماع است و از طریق کاربست عنصر پراکسیس درون این بافت عمل می کند.احساسات موضوع این ارتباط نیست و تنها نمونه های اعلای شعر که از این مرحله ارتقاء یافته اند٬شایسته ی پذیرش عنوان هنر هستند.بازگرداندن روح ادبیات به خودش و پیوند گسست تاریخی بین ادبیات و اجتماع به عنوان شناخته اش امریست که صرفا با گذر از این مرحله ی ابتدایی امکان پذیر است و در غیر این صورت ادبیات از بعد زیبایی شناسی عمیقآ بی زبان٬گنگ٬نارسا و به صورت امری درو نماندگار باقی خواهد ماند.هرچند صحبت از زیبایی شناسی در جهانی که زنجیره روابظ استثماری را بر گرده ی ما آویخته نیازمند توجیه است اما اگر ادبیات خود را وقف این تلاش گسترده برای افشای ماهیت این روابط سازد آن وقت دیگر سخن نگفتن از ادبیات نیازمند توجیه است...تنها در این صورت ادبیات زیبا می شود و شعر اگاهی از دست رفته ی خود را باز می یابد...

wc یکشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:42 ب.ظ http://ghoormaghe.blogfa.com

چه باحال...از کدوما بیشتر خوشت میاد

از همونایی که تو خوشت نمیاد...

فرشاد یکشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:23 ب.ظ http://tir-khaneh.blogsky.com/

اوووممم

کوفت...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد