فقط زمستان است که دهان دارد و در سکوت تو را صدا میزند...
نوشته شده توسط تو
چرا؟؟!!راجع بهش فکر می کنم.خوبه که خیلی پرکاری رفیق... ما که بدجور گرفتار درس و زندگی شدیم!اومدم حال و احوالی بپرسم.
چون.ما دیگه سنمون از این حرفا گذشته...
یه جورایی شاید . . .
شاید و اینا نداریم...
خوش صدا تر از زمستون سراغ ندارم.
هوممممم...
و تو رو به پنجره می گویی ها...بخار التهاب همه ی ماست!!
هه...
چرا؟؟!!
راجع بهش فکر می کنم.
خوبه که خیلی پرکاری رفیق... ما که بدجور گرفتار درس و زندگی شدیم!
اومدم حال و احوالی بپرسم.
چون.
ما دیگه سنمون از این حرفا گذشته...
یه جورایی شاید . . .
شاید و اینا نداریم...
خوش صدا تر از زمستون سراغ ندارم.
هوممممم...
و تو رو به پنجره می گویی ها...
بخار التهاب همه ی ماست!!
هه...