چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

اما خودمونیم ته ته ته قلب یه آدم بودن چقدر اَمنه

آدم وقتی میره ته ته ته قلب یه نفر امکان داره یادش بره اصلا توی قلب طرف هست؛ مثل صدف که مرواریدِ امیر حسین رو برده ته ته قلبش و این آقای مروارید یادش رفته توی قلب صدفه... 


نوشته شده توسط تو

نظرات 2 + ارسال نظر
روباه مکار چهارشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:43 ب.ظ http://sherover.blogsky.com

آدم وختی کسی ته دلشه ، ته دلش روشنه ، اما این فقد در حد حرفه

این در حد حرف نیست ولی خوب منم حوصله ندارم که اینو اثبات کنم...

کولیفون پنج‌شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:51 ب.ظ

اصلن آدم باید بمیره همون ته ته ته..

اونجا هیچی دست تو نیست...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد