چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

من خیلی آرام منتظر آن روزم

آن روز من تمام حرفهای نگفته ام را، نگاهت میکنم...


نوشته شده  توسط تو

نظرات 7 + ارسال نظر
MisspInk پنج‌شنبه 25 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 06:18 ب.ظ http://misspink.blogfa.com

بازم نمی فهمه..

میفهمه...

علیرضا ( دلقک ) جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 02:15 ب.ظ http://clllown.blogfa.com/

من گم شده در تو یا تو گم شدی در خود؟

هیچ کدوم...

پائولا جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:15 ب.ظ

خوبه فقط نگاه می کنی چون اگه می خواستی بگی خیلی مبتذل می شد

نه لزوماً...

آلنی شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:04 ب.ظ http://alone-version.blogfa.com

من بودم و تو بودی و حضوری به گستردگی عشق
و بستری که لبریز از ما شدن بود
عطر باران
بوی گیسوان ِ تو

سبز باشی و بی کران

بی کران. هه...

پائولا شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:17 ب.ظ

الان که نگاه کردم دیدم که احتمالا سو تفاهم شدش.منظورم این بود که گفتن فی ذاته٬مبتذله.خود حرف زدن مبتذله نه حرف مبتذل زدن.تازه مبتذلم نه به اون معنایی که اول به ذهن میرسه به معنای عدم توانایی گفتار در گفتار.

باشه...

علی یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 08:16 ب.ظ http://mkkh.blogfa.com

نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامه رسان من و توست
گوش کن با لب خاموش سخن میگویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست

هومم...

عابر جمعه 1 دی‌ماه سال 1391 ساعت 02:15 ق.ظ

خیلی صبوری
شایم تفنگ سرپر

من چرا تا حالا این پستو ندیدم!

من فقط راجع به یه چیزای خیلی محدودی صبورم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد