چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

شلوغی دستهایم سرم را گیج کرده

دستهایم این روزها زیادی شلوغ کرده اند. من سکوت دستهایم را میخواهم...


نوشته شده توسط تو

نظرات 2 + ارسال نظر
عابر شنبه 11 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:38 ب.ظ http://photonote

خوبی
سخت خوب
و اون سخت کار منو سخت میکنه

چون همیشه باید بشینمو ببینم که چی میشه
بی پیش بینی
بی فرض

همه چیو تو رقم میزنی

سختی
خوب سخت

و اون خوبی اونقد امید میده
که گور بابای همه سختی ها

خوشم میاد اصلا از سختی ات

امیدوارن تو قدرت بیان به تو بره پسرم
حرفات برای من حرف ندارن


خوبه...

romina دوشنبه 13 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 03:11 ب.ظ

ولی من از سکوت خوشم نمیاد
همیشه باید دستهام شلوغ باشن

ولی عابرایی هستن که همیشگی میشن
اونا دستامو دوست دارن

باشه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد