چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

قله خیلی زمخت و بی رحمه. از من گفتن بود

الان آدم اگه تلاشش رو کنه که به قله زندگی برسه و برسه به جای اینکه آرامش بگیره یهو میبینه تیزیه قله همه جاشو پاره میکنه...


نوشته شده توسط تو

نظرات 6 + ارسال نظر
نی لوفـر شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:07 ق.ظ http://qenti.blogfa.com/

.. الحق که درسته :)))

هومممم...

عابر یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:50 ب.ظ

آدم پاره پوره
بهش احترام میذارم هر چند که اشتباهشو تکرار نمیکنم

خوبه...

Das یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:47 ب.ظ

این تیزیه قله نیست که دردناکه مرئی شدن قله های دیگه از بلندای قله هست که دردناکه...

با این موافق نیستم...

حسین سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:25 ق.ظ http://blindmind.blogsky.com

برسه میبینه پرچم یکی دگ اونجاست...

هه...

چموش چهارشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:49 ق.ظ

نمیدونم چرا با خوندن این جمله تو به یاد اون افتادم که میگفت:

برای اقدس دس
دس دس دس دس
.
.
.
حالا برعکس

ها ها ها
بپا موقع افتادن زخمی نشی...

روباه مکار یکشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:19 ب.ظ

وقتی که به قله برسی هر راهی پیش روت سرازیریه

...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد