چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

حتی نمیشه یه تکون کوچیک خورد

هیچ کاری نمیشه کرد،

همه چی بستست...


نوشته شده توسط تو

نظرات 2 + ارسال نظر
النا سه‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:30 ب.ظ http://sadeh-forever.blogfa.com

اره واقعا ...!! هیچ کاری!

...

BOBER پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:57 ب.ظ http://daroon.blogsky.com

منو یادت رفت بگی

من یه کاریش میکنم

بستست بازش میکنم

درد من زیستن با ماهیانی در تنگ اب است که فکر دریا به ذهنشان هم

خطور نکرده است

حرص بخور سکته کن بعد من بیام برا ارواح نظر بذارم...

برو بابا...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد