چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

چسبندگی های روح ما

تمام چسبندگی هایمان از همان شب تابستانی سگی شروع شد

دلم میخواد سال ها هیچ کاری نکنم و فقط و فقط بشینم یه گوشه ای و بگم ای وای ای وای ای وای... 

 

نوشته شده توسط تو

نظرات 4 + ارسال نظر
آقای آبی دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:10 ب.ظ http://Aghaye-aabi.blogfa.com

چه فایده ای میتونه داشته باشه؟

شما دنبال فایدش نباش.
تناقض آبی و مشکی رو بپا...

Geist چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:38 ب.ظ

اشتباه می کنی فقط باید بشینی و بخندی اونم اون خنده ای که من میگم یعنی در سطحی که من میگم...

نه دیگه.
مثل اینکه یادت رفته اینجا از اونجاهایی نیست که هر چی که تو بگی اتفاق بیفته. شرمنده...

مهرنوش سه‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 12:45 ق.ظ

سلام توی عزیز
چقدر دلم برای نوشته هات تنگ شده بود...

دلتنگی حس خوبیه...

عابر دوشنبه 1 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:13 ق.ظ http://photonote

یه مدل آه هست که عین ای وایه
هیچی نمیگی اما انگار داری همه ای وای های عمرتو با اون آه خالی میکنی بیرون
دمش داغه
میسوزی
خوشت میاد
مثل چای خیلی داغ

اوهوم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد